وضعیت سنجی یکصد هشتاد و چهارم: هدفهای چهارگانه ترامپ:

    در خور یادآوری است که وضعیت سنجی یک صد و هفتادم، در 11 اکتبر2017، انتشار یافت. در آن وضعیت سنجی، هدفهای ترامپ و حکومت او را از تهدید به خارج شدن از قرارداد وین (برجام)، بر شمردیم. در 12 ﮊانویه 2018، ترامپ اجازه تعلیق تحریمهای مرتبط با برنامه اتمی ایران را امضاء کرد. در همانروز، تهدید کرد که برای آخرین بار این اجازه‌نامه را امضاء میکند. کنگره امریکا و ایران و طرفهای گفتگو با آن، چهارماه وقت دارند خواستهای او را در قرارداد وین وارد کنند وگرنه، او دیگر اجازه‌نامه را امضاء نخواهد کرد. او خواستهای خود را در بیانیهای، اعلان کردهاست:

 هدفهای ترامپ که باید در قرارداد وین (برجام) گنجانده شوند:

 در بیانیه ترامپ آمده است:

تعلیق تحریمها برضد ایران، «آخرین فرصت» برای نجات توافقنامه است. من آمادهام در باره توافق وین با کنگره همکاری کنم، اما شرط اینکه لایحهای در این باره را امضا کنم، ایناست که چهار خواست مهم در آن گنجانده شده باشند. قانون مصوب کنگره:

1. باید از ایران بخواهد با بازرسیهای بدون اطلاع قبلی توسط بازرسان بینالمللی، از تمام تأسیسات نظامی خود، موافقت کند؛

2. باید از ایران بخواهد که هرگز در صدد تحصیل سلاح هستهای نشود و در این باره، بنحو اطمینان بخش، تضمین دهد؛

3. ایران بپذیرد که قرارداد وینِ تجدید نظر شده، تاریخ انقضا نداشته باشند.

4. باید در قانون ایالات متحده به صراحت قید گردد که برنامه موشکی دور برد و برنامه تولید سلاحهای اتمی از یکدیگر جدایی ناپذیرند. بنابر این، ایران باید بپذیرد که حق تولید موشکهای دور برد را ندارد.

    اگر ایران با هیچ کدام از این خواستها موافقت نکند، تحریمهای آمریکا برضد ایران که به برنامه اتمی این کشور مربوط میشوند، خود بخود، از سر گرفته خواهند شد.

    نخست خاطر نشان کنیم که در آنچه به تولید سلاحهای هستهای مربوط میشود، قرارداد وین، تاریخ انقضاء ندارد. آﮊانس بینالمللی انرﮊی اتمی، با اطلاع قبلی، میتواند از تأسیسات اتمی نیز بازرسی کند. و سپس خواستهای چهارگانه را با «مواد استراتژیک جدید» حکومت ترامپ مقایسه میکنیم که سه ماه و چند روز پیش از این، در وضعیت سنجی یکصد و هفتاد، شناسائی و توجه ایرانیان به آنها جلب شد و نیز، یادآور میشویم که در ماه ﮊانویه 2018، وجود طرح مشترک امریکا و اسرائیل بر ضد رﮊیم ایران، اعلان و اتحاد محمد بن سلمان و ترامپ و نتانیاهو آشکار شد. این اتحاد شوم نیز، در آن وضعیت سنجی، خاطر نشان شده بودند. آن پیش بینی را، نه تنها بخاطر اعلان خواستهای چهارگانه، که بیشتر به خاطر استفاده از رﮊیم ولایت مطلقه فقیه برای تضعیف بازهم بیشتر و بسا تجزیه ایران، عیناً نقل میکنیم:

 پیش‌بینی مواد «استراتژی جدید» که قرار است ترامپ در روزهای آینده اعلان کند:

1. او کاربردی که سبب از دست رفتن «برجام» بمثابه سلاح بگردد، به «برجام» نخواهد داد. لذا، برجام را برجا نگاه می‌دارد برای توجیه بکاربردن سلاحهای دیگر:

2. همیشگی کردن مهار برنامه اتمی ایران، مجبور کردن ایران به تولید نکردن موشکهای دوربرد و ناگزیر کردنش از دست کشیدن از حمایت از تروریسم و پایان بخشیدن به مداخلات در کشورهای منطقه، دست‌آویزهای او برای نگاه‌داشتن ایران در حلقه آتش (پایگاه‌های نظامی و اطلاعاتی) و مشغول نگاهداشتن رژیم ولایت فقیه به هفت جنگ بس فرساینده است؛

3. تعارض جدید با ترکیه که سبب شده ‌است اردوغان بخواهد که سفیر کنونی امریکا، ترکیه را ترک کند، گویا است. گویای این واقعیت است که، از دید مردم منطقه، امریکای امروز، فاقد اعتبار است. بنابراین، حفظ موقعیت و «منافع» امریکا در منطقه، حکومتی از نوع حکومت ترامپ را ناگزیر می‌کند، در خاورمیانه، به یک طرف بچسبد و با طرف دیگر رویه خصومت‌آمیز در پیش گیرد. خصومت با ایران مستند است به «دلایل» برشمرده در بند دوم؛

4. سیاست وابسته نگاه داشتن کشورهای نفت خیز، بلحاظ اقتصادی، سیاست جدیدی نیست. بکاربردن برنامه استقلال اقتصادی، در پی انقلاب ایران، از جمله، سبب شد که طرح گروگانگیری در امریکا ریخته و در ایران اجرا شود. از گروگانگیری بدین‌ سو، اقتصاد ایران زیر فشار تحریم‌ها است. خامنه‌ای به قرارداد وین تن داد تا مگر تحریمها پایان ‌پذیرند. قرار بر لغو تحریمهائی شد که در رابطه با برنامه اتمی ایران وضع شده‌ بودند. تحریمها بر روی کاغذ لغو شدند اما در عمل نه. اروپائیان می‌گویند بانکهای رتبه اول، حاضر به کار با ایران نشده‌اند اما بانکهای متوسط با ایران کار می‌کنند. واقعیت این‌ است که

4.1. امریکا تحریمهای جدیدی وضع کرده‌ است ولو بهانه، برنامه اتمی ایران نیست؛

4.2. جو ترس از سرمایه‌ گذاری در ایران را ترامپ و حکومت او تا بخواهی سنگین کرده‌ است؛

4.3. وقتی ترامپ از ژنرالها می‌خواهد برنامه عمل نظامی تهیه کنند، هدفی جز ایجاد ترس شدید از هرگونه سرمایه‌ گذاری در اقتصاد ایران و تضعیف موقعیت ایران در منطقه و تقویت موقعیت ائتلاف سعودیها با اسرائیل، چه می‌تواند باشد؟؛

4.4. نگاه داشتن ایران در جنگهای فرسایشی (موضوع بند دوم)، از جمله کاربردهای وضعیت جنگی، برای مقابله با وضعیت داخلی و خارجی امریکا (به شرح بالا) است؛

4.5. با توجه به وضعیت داخلی و خارجی که حکومت ترامپ در آن ‌است، چاره‌ای جز میدان دادن بازهم بیشتر به «متحدانش» در منطقه، یعنی جبهه اسرائیل و دولت سعودی ندارد. و

4.6. کشاندن جنگ‌ها به درون ایران هم تدبیری از تدابیر ترامپ و حکومت او است. جنگ اقتصادی که از گروگانگیری بدین‌سو، اقتصاد ایران را تخریب می‌کند، همراه می‌شود با منازعات پرشمار دیگر (بیکاری، فقر، آسیب‌های اجتماعی،  کم آبی و عوارض بیابان شدن کشور و تعارض مذهبی و قومی و فلج مالی و سیاسی رژیم ولایت مطلقه فقیه). در نتیجه،

5. هدف «استراتژی کلی» حکومت ترامپ، نه ساقط کردن رژیم – ولو پیش از این، وزیران خارجه و دفاع او از آن سخن گفته‌اند – که در ناتوانی نگاه ‌داشتن آن و استفاده از آن، در حفظ موقعیت و «منافع» امریکا در منطقه است.

6. در واقع، هدف اصلی امریکا، با توجه به وضعیتی که یافته ‌است، به قول ترامپ، «بازیافت عظمت» است. به سخن روشن، جلوگیری از انحطاط و انحلال بمثابه «تنها ابرقدرت» است. در وضعیت کنونی امریکا و وضعیت کشورهای دیگر جهان، این‌کار، حتی کند کردن روند انحطاط و انحلال، ممکن نیست جز از راه تضعیف رقیبان و کشورهای واقع در واپسین منطقه‌های تحت سلطه و نفوذ. اتحاد نظامیان و سرمایه‌ داران امریکا، با شعار «اول امریکا»، هم فرآورده وضعیت امروز امریکا است و هم برای به اجرا گذاشتن استراتژی تضعیف رقیبان و حفظ سلطه امریکا بر مناطق در حال رها شدن از این سلطه‌ است. تضعیف در بر می‌گیرد، تجزیه ‌را. بنابراین، در استراتژی جدید، اگر هم بر زبان ترامپ نیاید، تجزیه بمثابه وسیله تضعیف باید لحاظ شود. در برابر این خطر، این وجدان ملی است که می‌باید غنا و شفافیت و قوتی بتمام بجوید که نیازمند جانشین شدن رژیم با دولت حقوقمدار و اصول راهنما شدن استقلال و آزادی و موازنه عدمی بمثابه اصل راهنمای روابط ایران با انیران است.

     این واقعیتها در وضعیت سنجیهای پیش از آن نیز خاطر نشان شده بودند. موگرینی، مسئول سیاست خارجی اروپا، نیز میگوید این اتحادیه با ظریف بر سر گفتگوهای جدی در باره برنامه موشکی ایران و سیاست ایران در کشورهای منطقه و جنبش اخیر توافق کردهاند. بتازگی نیز، یک کارشناس براین نظر شدهاست که رﮊیم ولایت مطلقه فقیه، سه کار کرده است که سبب سقوطش میشوند:

 سه خطای راهبردی که سبب سقوط رﮊیم ایران میشوند:

    بکی آندرسون، تحلیلگر امور خاورمیانه، در گفتگو با CNN ، (14 ﮊانویه 2018) گفته است سه خطای بزرگ زیر سبب سقوط رﮊیم ایران میشوند:

1. تقلب در انتخابات برای به ریاست جمهوری رساندن احمدی نژاد و، در پی آن، سرکوب مردم عادی که برای اعتراض به جنبش درآمدند، در سال 1388. از دید او، گرچه رﮊیم سرکوبهای خونریزتر از این سرکوب کردهاست، اما این سرکوب از نوع دیگر است. مردم عادی، بخاطر اعتراض به تقلب در انتخابات سرکوب شدهاند، مردم بیدفاع، به دستور خامنهای به گلوله بسته شدند و آنان کینه خامنهای را به دل گرفتهاند؛

2. تقلا برای دستیابی به سلاح اتمی. میلیاردها دلار خرج شد و رﮊیم مجبور شد، ساختههای خود را ویران کند و تحریمها، ایران را سالها به عقب بردند. و

۳. وارد شدن در جنگ سوریه: هزینه پشتیبانی و تدارکات نیروی 60 هزار نفری افغانی و عراقی و پاکستانی و لبنانی و افراد سپاهپاسداران مستقر در سوریه، سرسام آور است و هر کشور ثروتمندی را از پای در میآورد چه رسد به اقتصاد منحط و گرفتار فساد ایران.

    بر این سه عامل، باید افزود عامل استبداد از خود بیگانه ساز دین، و فاسد کننده دولت، و محکوم کننده اقتصاد به مصرف و رانت محوری را که عامل تخریب نیروهای محرکه و فراراندن بخشی از آنها – بخصوص استعدادها و سرمایهها و انرﮊی و مواد کانی – به خارج از ایران است.

    در حال حاضر، رﮊیم به ارتکاب همه خطاهای راهبردی خود ادامه میدهد:

1. بار دیگر، جنبش مردم ایران را با خونریزی در خیابانها و کشتن زیر شکنجه در زندانها، سرکوب میکند. اینبار، دانشجویان و تحصیل کردههای بی کار و قشرهای متوسط به پائین جامعه را سرکوب میکند.

2. بحران اتمی ادامه دارد و حالا دیگر روشن است که مثلث شوم ترامپ و نتانیاهو و محمد بنسلمان، نه رﮊیم که تضعیف و تجزیه ایران را هدف قرار دادهاند. دیگر تنها قرارداد وین را وسیله تشدید فشار بر ایران نمی‌‌کنند، بلکه رﮊیم ولایت مطلقه فقیه غرق در فساد و جنایت و خیانت را وسیله تضعیف و از پا درآوردن ایران میکنند. بنابراین، رﮊیم هم عامل تباهی ایران است و هم در ویران کردن ایران، مددکاری چون مثلث شوم دارد. خطر بیش از آن بزرگ است که ایرانیان بتوانند نسبت به آن لاقید بمانند.

3. بدین قرار، رﮊیم هزینه یک نیروی 60 هزار نفری در سوریه را میپردازد. بر آن باید افزود کمکهای مالی و نفتی و تسلیحاتی که به رﮊیم سوریه میکند. با توجه به این امر که امریکا میگوید قصد دارد از استقرار یک نیروی 30 هزار نفری در سوریه، در منطقه کردنشین مجاور ترکیه، حمایت مالی و تسلیحاتی و نفراتی کند و اردوغان تهدید میکند که هرگز نخواهد گذاشت این نیرو شکل بگیرد، پس مثلث شوم بنا ندارد بگذارد رﮊیم ولایت مطلقه فقیه دست خود را از جنگ سوریه بشوید. افزون بر این، رﮊیم، ایران را در 6 جنگ دیگر نیز گرفتار کردهاست: جنگ اقتصادی که شدتی بتمام بخود گرفته است، جنگ از طریق گروههای مسلح وابسته (جنگ نیابتی)، جنگ از طریق سازمانهای ترور، جنگ دیپلماتیک، جنگ تبلیغاتی و جنگ مذهبی.

    با توجه به این مهم که مشاوران ترامپ – که به قول اشپیگل دارد انسانیت را به قهقرا، به عصر آتش، باز میگرداند – به صراحت از لزوم تجزیه ایران سخن میگویند و با توجه به دو طرح دیرین اسرائیلی و امریکائی (وزارت دفاع امریکا) در باره تجزیه کشورهای منطقه – که استقرار نیروی 30 هزار نفری تحت حمایت امریکا در خاک سوریه، جز تجزیه سوریه معنی نمیدهد -، از جمله ایران، نیروهای مسلح، ارتش و بیشتر سپاه، باید مسئولیت خویش را بشناسند: هرگاه به اسناد سفارت امریکا که رﮊیم خود انتشار دادهاست، مراجعه کنند، در مییابند امریکائیان چگونه به این نتیجه رسیدند که برای بازگرداندن ایران به موقعیت زیر سلطه، میباید از طریق خمینی و ملاتاریا عمل کنند. افتضاحهای اکتبر سورپرایز و ایران گیت نیز حکایتهای روشنی هستند از وسیله کردن خمینی و ملاتاریا برای ادامه یافتن جنگ که به قول هم وزیر دفاع وقت انگلستان و هم سفیر وقت انگلستان در عراق، هدفش تضعیف این دو کشور بود. بر آنها است که بخود آیند و پیش از آنکه ایران، توان از دست بدهد، از ایفاکردن نقش ستون فقرات رﮊیم، دست بردارند. 

 
 
 
 
 
 
) !important; background-position: -56px -423px !important; background-repeat: no-repeat !important; background-color: rgb(0, 119, 181) !important; background-size: 135px !important; cursor: pointer !important; border-width: 0px 1px 0px 0px !important; border-top-style: initial !important; border-bottom-style: initial !important; border-left-style: initial !important; border-top-color: initial !important; border-bottom-color: initial !important; border-left-color: initial !important; border-image: initial !important; border-right-style: solid !important; border-right-color: rgb(6, 96, 148) !important; text-indent: -9999em !important; overflow: hidden !important; padding: 0px !important; margin: 0px !important; position: absolute !important; left: 0px !important; top: 0px !important; display: block !important; width: 20px !important; height: 20px !important; float: right !important; border-radius: 2px !important;">inShare
Merken
 
 

Share this post

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to Google BookmarksSubmit to Twitter