پیام آقای ابوالحسن بنی صدر به ملت ایران بمناسبت خیزش مردم خوزستان

پیام آقای ابوالحسن بنی صدر به ملت ایران بمناسبت خیزش مردم خوزستان

 

banisadr 4هموطنان عزیزم

این روزها که شاهد خیزش مردم خوزستان هستم ، بعنوان کسی که در دوران اول جنگ از نزدیک شاهد فداکاری و شهامت آنها برای حفظ مام وطن بودم، خوب درک می کنم که 40 سال ظلم گسترده و غیرقابل تحمل را برنتابند. کار استبداد سیاه به اینجا رسیده است که درخواست آب را هم با سرب داغ پاسخ می دهد و وقعی به هیچیک از خواسته های بحق شما مردم، هر چند کوچک، نمی گذارد. درست است که تغییرات اقلیمی در ایران نیز روی داده است واز عوامل خشکسالی شده ، اما مسبب اصلی و اول وضعیت امروز در خوزستان مدیریت رژیم نادان و بی کفایت و فاسد و خونریز است که فاجعه حاضر را بوجود آورده است. 

بر ما مردم ایران است که بوظیفه خود عمل کنیم و از حقوق همه، بدون کوچکترین تبعیضی به دفاع برخیزیم. هیچ استبدادی بدون مقاومت و ایستادگی کنار نمی رود، از اینرو صفوف خود در مبارزه را هر چه مستحکمتر نمایید. یادآوری می کنم که مبارزه برای استقرار دمکراسی و دولتی حقوقمدار با خشونت زدایی ممکن است از اینرو همبستگی خود را حفظ کنید و اجازه ندهید قدرت حاکم و یا قدرتهای خارجی بین شما مردم پراکندگی ایجاد کنند. 

از هنرمندان، نویسندگان، استادان، معلمان، پزشکان، مهندسان،وکلا، دانشجویان و کارگران و فعالین حقوق بشر دعوت می کنم در یک همبستگی پایدار برای دفاع از حقوق بیاری هم بشتابید. مطمئن هستم که استبداد سیاه کنار خواهد رفت و مبارزه به سرانجام مطلوب خواهد رسید و ساختن ایرانی  مستقل، آزاد و آباد ممکن خواهد شد.

ابوالحسن بنی صدر

1 مرداد 1400

تنی که رفت و زندگی ای که ماند

تنی که رفت و زندگی ای که ماند

 salami nasirsadat bagher 

     روز جمعه، ۲۹ فروردین ماه ۱۳۹۹، آقای محمدباقر نصیر‌السادات سلامی چشم از جهان فرو بست. وفای او به عهد با وطن، زندگی در استقلال و آزادی، بنابراین، امید و شادی، و وفا و صفا در دوستی، زندگی او را پایدار کرد.

   نخستین سفیر ایران در ایتالیا پس از انقلاب 57 که در همان کشور نیز تحصیل کرده بود،  در بهار ۱۳۶۰، میان مقام و استقلال و آزادی و حقوق انسان و «دموکراسی که، در آن، همه مردم در اداره امور خویش شرکت کنند»، دومی را انتخاب کرد و استعفاء داد. بهای این انتخاب، بلحاظ مالی، بسیار سنگین شد. باید چون او عارف بود تا مشقت مالی را برداشته شدن بار از دوش شمرد و چون او شاد و شادگردان بود.

    در طول عمر، هیچ‌گاه، برای ترک مبارزه، دلیل نتراشید، می‌دانست و می‌گفت وقتی بر سر اصل، با هم موافقیم، وقتی، در غربت، دوستی و در جمع ماندن، ارزشی است که هیچ ارزشی با آن برابر نیست، درخت دشمنی را باید برکند و نهال دوستی را نشاند. استواری در دوستی محک وفای به عهد با وطن و صمیمت در مبارزه، برای استقلال و آزادی است. او استقلال و آزادی را زندگی می‌کرد؛ می‌دانست این هدف از آن هدفهایی است که تا روش زندگی نکنی، به آن نمی‌رسی.

    به یمن ایستادگی او و انسانهایی چون او تا مرگ، ایرانیان استقلال و آزادی را باز می‌یابند، زندگی در استقلال و آزادی نیز به ایران باز می‌گردد. امید که این زندگی، تا جاودان، ایران را سرای خود کند.

 ابوالحسن بنی‌صدر

۳۰ فروردین ۱۳۹۹

پیام آقای بنی صدر به مناسبت فوت آقای نور علی تابنده: دوستی که بر مرگ پیروز شد

 آقای نورعلی تابنده، قطب دراویش گنابادی دعوت حق را اجابت کرد و در چهارم دیماه 1398، چشم از جهان فروبست. دوست آزاده‌ام، از دوران نهضت ملی ایران به رهبری مصدق تا پایان عمر، بر صراط استقلال و آزادی ماند. وفای به عهد با استقلال و آزادی، در طول زندگی، نه کاری است که از عهده هرکس برآید و او از عهده آن برآمد و زندگی جست با وجدانی سرشار از شادی و امید.
    او از منظر معنویت در وطن دوستی می‌نگریست. از این‌رو، وطن دوستی و استقلال و آزادی شهروندان ایران، جای مشخصی در عرفانی داشت که او بدان باور داشت. بدین‌خاطر که باور را از گزند قدرت حفظ کرد، یعنی حاضر نشد کارگزار رﮊیم جبار ولایت مطلقه فقیه بگردد و باور خود و باورمندان چون خود را به توجیه جنایت و خیانت و فساد این جبار بگمارد، به دستور جبار، او و درویشان گنابادی، سال‌ها است، تحت رژیم سرکوب هستند.
    اگر روحانیان از او می‌آموختند، دست‌کم، از بکاربردن دین در توجیه ولایت مطلقه فقیه و جنایت و خیانت و فساد همه روزه این رژیم، بازایستند، اگر دارندگان طرزفکرهای مختلف از او می‌آموختند تنها با پرهیز از توجیه قدرت، می‌توانند، رژیمی را به انزوا درآورند و گرفتار انحلال کنند که با خون جوانان ایران، حجامت می‌کند، ایران گرفتار استبدادی چنین ویران‌گر و مرگبار نمی‌ماند.
    عرفان نه گفتن به قدرت و همه عمر تمرین این‌همانی جستن در پندار و گفتار و کردار، با حق علی‌اطلاق است. ایران امروز سخت بدین عرفان نیاز دارد. این عرفان است که اراده ایستادگی در برابر جبار را شکست ناپذیر می‌کند.
    تردید ندارم دوستی که نورعلی تابنده بود، به یمن استقامت در برابر جبار، همانند همانندهای خود، در زندگی هر انسان مستقل و آزاد خواهد زیست. او به جمع همه آنها پیوست که به وسوسه قدرتمداری، گوهر استقلال و آزادی را رایگان از دست ندادند و زنده‌اند و نسل امروز را به زندگی در استقلال و آزادی می‌خوانند.

4 دیماه 1398
ابوالحسن بنی‌صدر

پیام ابوالحسن بنی‌ صدر در پی اعتراف سپاه پاسداران به سرنگون سازی هواپیمای مسافربری اوکراینی و مسئولیت‌ ناپذیری خامنه‌ ای/ ‎آیا تسلایی وجود دارد؟

 

جهت شنیدن پیام لطفا اینجا را کلیک کنید

 

ابوالحسن بنی صدر: آیا تسلایی وجود دارد؟
 
وقتی دولتی، ساختاری مرگ‌ آفرین و ویرانگر دارد، از ساختن ناتوان و بر مرگ و ویرانگری تا بخواهی توانا می‌ شود. به دروغگویی حقارت‌ آور و به زندگی در حقارت، معتاد می‌ گردد.
 
ساقط‌ کردن هواپیمای مسافربری با موشک و مرتب دروغ گفتن و سرانجام، در کمال حقارت، اعتراف کردن، ناشی از ساختار رژیم ولایت مطلقه فقیه است. «رهبر» نماد حقارت است. چرا که در مقام فرماندۀ کل قوا، بجای گفتن حقیقت، دم فرو می‌ بندد و اعلام حقیقت را بر عهدۀ «رئیس جمهوری» می‌‌ نهد.
 
ساقط کردن هواپیما، وقتی غیر عمد است، جنایتِ غیر عمد است، اما وقتی، با گفتن مکرر دروغ، کتمان می‌ شود، جنایت به عمد می‌ شود. دروغ جنایتی بزرگ است و وقتی به قصد پوشاندنِ جنایت غیر عمد، گفته می‌ شود، ملتی را که شهروندان خود را به شیوه‌ ای چنان جان خراش، از دست داده‌ است، در نظر جهانیان بی‌ وقر می‌‌ کند. زیرا ملتی جلوه می‌ کند که در نظرش، حیات انسان، ارزش ندارد و راحت می‌ شود به او دروغ گفت.
 
و قرار خامنه‌ ای بر «انتقام سخت» بود. اما سپاه تحت فرمان ولایت مطلقه فقیه، بیشترین مراقبت را بعمل آورد تا موشک هایش خون از دماغ یک امریکایی، جاری نکنند، در عوض، جان مسافران بی‌ گناه هواپیمای مسافربری را بستانند.
 
وقتی خود تسلا نمی‌ یابم، چگونه می‌ توانم به شما خانواده‌ ها و به شما مردم ایران تسلا دهم؟ راستی این است که یک تسلا وجود دارد و آن از میان برداشتن ساختار مرگ‌ آفرین و ویران‌ گر دولت است.

پيام اقاي بني صدر ، در رابطه با سيل ويرانگر در ايران

سانحه سیل را فرصت ابراز توانایی ملی بگردانیم
   با همه مردم سیل زده و جمهور مردم ایران همدردی می‌کنم و به خانواده‌های داغ‌دیده تسلیت عرض و خاطر نشان می‌کنم که وقتی مسئله‌ها ایجاد می‌شوند و حل نمی‌شوند و برروی هم تل‌انبار می‌شوند، سانحه‌هایی نظیر سیل و زلزله، واقعیت زندگی در نظام ولایت مطلقه فقیه را، با همه سختی یک زندگی در بن‌بست، شفاف در معرض دید ایرانیان و انیرانیان قرار می‌دهند.

     در جهانی زندگی می‌کنیم که سیل و زلزله و طوفان‌های سهمگین و آتش فشانی آتش فشانها از امرهای واقع مستمر هستند. در زمان ما، بنابر این که ما انسانها از حقوق خویش و طبیعت غافلیم و رابطه‌ها با یکدیگر و با طبیعت را با قدرت تنظیم می‌کنیم، خود، یک عامل، عامل مهم، شدید شدن سانحه‌ها هستیم.

   ایرانی که از بی‌آبی می‌سوخت، اینک گرفتار سیل‌های بس ویران‌گر شده‌است. با آنکه سانحه‌ها می‌باید ما را بر آن دارند که توانایی‌های خود را بکار اندازیم تا زیان هر سانحه را به حداقل کاهش دهیم، اما کشور، دولتی دارد که تمامی رابطه‌ها را با قدرت تنظیم می‌کند. در نتیجه هر سانحه بزرگ‌ترین زیان را ببار می‌آورد و زندگی در فقر را دیر پا می‌گرداند. دولت، رابطه‌ها را با قدرتی تنظیم می‌کند که سهمی بزرگ از آن زور عریان است. از این‌رو، هر سانحه‌ای نمایشگر بی‌کفایتی دولت ولایت مطلقه فقیه است. در حقیقت، سه مؤلفه اینگونه استبدادها، یعنی خیانت و جنایت و فساد را هر سانحه آشکار می‌کند.

   بدین‌خاطر، بر مردم ایران است که هر سانحه، از جمله سانحه مصیبت بار سیل را، به فرصت برای ابراز همبستگی و دوستی با یکدیگر، یعنی رابطه‌ها با یکدیگر را با حقوق تنظیم کنند. تردید نکنید که هیچ تسلایی حقیقی‌تر از ابراز همدردی با برخاستن به عمل بر حق نیست. به یاد بیاورید که دفاع از حقوق همه زیندگان روی زمین نیز از حقوق هر انسان است. بنابراین حق، نباید منتظر استمداد شد هرچند بنابر این حق، هر سانحه دیده‌ای حق دارد استمداد بطلبد. به یمن دوستی و همبستگی و امداد است که جامعه، از پایه، نظام اجتماعی بر محور قدرت را به نظام اجتماعی بر محور حقوق پنج گانه تغییر می‌دهد. لذا، بنابر خطری که حیات ملی ما را تهدید می‌کند، به یاری یکدیگر برخیزیم و خطر را بزداییم.