صوتی

بنی صدر: مردم ایران، فرصت زیادی ندارید، تحریمها از جنگ خطرناک تر است!

 

برای شنیدن مصاحبه اینجا را کلیک کنید

 

رادیو عصر جدید: با توجه به تحولات اخیر از سویی در زمینه روابط ایران با کشورهای خارجی خصوصا غرب و اروپا و از سوی دیگر در زمینه روابط قدرت در درون نظام و واکنش ها و کنش های مختلف، وضعیت سیاسی را در آستانه انتخابات چگونه ارزیابی می کنید؟

 

بنی صدر: اول به کنش ها و واکنش ها میان رژیم کنونی و غرب می پردازم. اروپا بانک مرکزی و شماری از اشخاص و خرید نفت از ایران را تحریم و اموال بانک مرکزی را هم توقیف کرد و رژیم ایران در واکنش طرحی به مجلس برده است که صدور نفت به اروپا را تحریم کند، استدلال رژیم این است که اروپا هنوز برای عمل به تصمیمش آمادگی ندارد، پس تحریم فروش نفت به اروپا فشار سختی به اروپا وارد خواهد کرد و پالایشگاههای اروپا از کار خواهد افتاد. این استدلال درست نیست بخاطر اینکه واکنش است، اولا خود این رژیم قبلا تهدید کرده بود که اگر نفت ایران تحریم بشود تنگه هرمز را خواهد بست، خب اگر این تحریم اثری بر ایران نداشت و اثرش اینقدر شدید نبود، چرا تهدید به بستن تنگه هرمز کردید؟ و چرا اکنون بجای بستن تنگه هرمز سراغ تحریم نفتی اروپا رفته اید؟ این کارها نشان می دهد که واکنش شده اید و در دنیا رژیم را مبتذل می کنید. راحت می شود در افکار عمومی دنیا مطرح کرد که با رژیمی روبرو هستیم که از عقل و منطق و عقلانیت بکلی عاری است و کارش یک رشته واکنشهای نسنجیده است.

ثانیا اروپا هر روز 600 هزار بشکه نفت وارد می کند. آقای احمدی نژاد گفته است 20 درصد نفت ایران به اروپا می رود، اما این درست نیست حدود سی درصد است. کدام کشورها از ایران نفت می خرند؟ کشورهایی که تا توانسته اند در مقابل فشار به تحریم نفت ایران مقاومت کرده اند، پس شما وقتی در مجلس طرح تحریم می برید در واقع می خواهید آن کشورها را تنبیه کنید! آنها را معتقد خواهید کرد که کار درست را همان سه کشور مسلط اروپا یعنی آلمان، فرانسه و انگلیسی پیشنهاد کرده اند. ثالثا، کسی که این طرح را به مجلس برده است حساب و کتاب نکرده است، چون اولا غرب ذخایر استراتژیک دارد، یعنی می تواند تحریم ایران را تحمل بکند. ثانیا خود این تحریم توجیهی می شود برای سرعت بخشیدن به رویه استخراج نفت در کشورهایی که از این فرصت می خواهند استفاده کنند مانند عربستان، لیبی، عراق و شیخ های خلیج فارس.

رابعا، شما با تحریم فروش نفت جواب کدام مسئله می دهید؟ وقتی شما مسئله اصلی که همان اتم باشد را مسکوت بگذارید، بدون هیچ توضیحی، واکنش می شوید، به افکار عمومی غرب می گویید که آنهایی که تحریم کرده اند، حق دارند. کدام عاقلی دست به این کار می زند و اینسان با حقوق یک ملت بازی می کند؟ حداقل به افکار عمومی دنیا توضیحی بدهید که به چه قاعده ای این تحریم را در حق ما برقرار می کنید؟ چه کرده ایم که شما تحریم می کنید؟ مثلا برنامه اتمی ما این بعد صلح جویانه دارد و ما از طریق شفاف سازی کامل، روشن می کنیم که اینگونه تحریمها کاملا به ناحق است.

سرانجام اینکه دو طرف هستند، یک طرف غرب است و یک طرف رژیم، که رابطه قوا با هم برقرار کرده اند. وقتی رابطه قوا بین دو طرف برقرار شد که یک طرف قدرت بیشتر دارد بخصوص اینکه در منطقه از حمایتهای کامل سیاسی و اقتصادی برخوردار است و هم توانائی این را دارد که این تحریم ها را تشدید هم بکند و یک طرف هم ضعیف است، یعنی دائم باید امتیاز بدهد. خب سی درصد و بقول شما بیست درصد نفت را غرب از شما نمی خرد، به چه کسی می خواهید بفروشید؟ به هر کس که شما بخواهید بفروشید، باید با تخفیفهای زیاد بفروشید، تازه اگر امادگی داشته باشند که از شما بخرند، برای اینکه چین هم فرصت را غنیمت شمرده که از عربستان و فروشنده های دیگر با قیمت ارزان نفت بخرد، برای اینکه خرید نفت از ایران را دست کم افزایش ندهد، احتمال کاهشش هم هست. بعضی ها می گویند که کاهش هم داده و بعضی ها می گویند که احتمال کاهش دارد. آدم عاقل وقتی در چنین مدار بسته ای قرار گرفت، یعنی یک طرف قدرتهای بزرگ که ابتکار عمل دستشان است و آنها هستند که عمل می کنند، کنش را آنها در اختیار دارند، بجای اینکه شیوه و روشی در پیش بگیرد که کنشهای طرف مسلط را خنثی بکند دنبال واکنش می رود؟ و آنهم واکنشهائی که ضربه هایی که طرف مسلط میتواند وارد بکند را تشدید کند؟ نتیجه این می شود که طرف ضعیف یعنی ایران (می گویم ایران به این دلیل که ایران متاسفانه تحت حاکمیت این رژیم است) دایم باید باج بدهد و این همه داستان نیست، هنوز تحریمها وارد عمل نشده اند، تحریمی انجام نگرفته است، امریکا و اروپا قرار است از پنچ ماه بعد این کار را بکنند.

 

 

 

 

وضعیت اقتصادی بسیار وخیمی که هم اکنون در ایران مشاهده می کنیم، نتیجه سه عامل است، یکی نیاز رژیم به پول است، چنانکه می بینید با گران کردن دلار و طلا مقداری پول بدست آورد، حالا هم با فروش سر رسید شش ماهه مقداری پول جمع آوری کرده است. دومین علت حجم عظیم نقدینگی در ایران است، حکومت اقای احمدی نژاد به اندازه تمام دوران تاریخی که ایران دارای نظام بانکی شده است و اسکناس به جریان انداخته است، یعنی از بانک ملی به این طرف که بخشی از وظایفش را بانک مرکزی برعهده گرفت تا امروز، بیشتر نقدینه ایجاد کرده است و این نقدینه است که اقتصاد کشور نمی تواند تحمل بکند و این وضعیت را درست کرده است، تورم شدید و بورس بازیهای نوبتی و جلوگیری از سرمایه گذاری بعنوان مهمترین زیان اینگونه افزایش نقدینه است، حالا شما می توانید خوب تصور کنید از زمانیکه این تحریمها وارد عمل شوند، چه خواهد شد، پس فرصت و زمان زیادی شما مردم ندارید!

از لحاظ سیاسی در روابط با دنیای خارج خود این تحریمها، ایران را از یک سو منزوی می کند، یعنی غرب و آن کشورهایی که در قاره های دنیا خصوصا در منطقه دستیار و همبسته به غرب هستند روی خط تحریم می روند، بقیه کشورهای دنیا که تابع یا همبسته با غرب نیستند، باقی می ماند و ایران می باید از طریق جلب عواطف آنها خودش را از تک و تاب نیندازد، یعنی در واقع بتواند یک صادراتی داشته باشد و بتواند انچه را که لازمه وارد کند، با قیمت ارزان صادر کند گران وارد کند، اما انها هم با بخش تحریم کننده در روابط قوا هستند. چنانکه تا حالا دیدیم در تحریمهایی که شورای امنیت تصویب کرد هیچ دلیلی ندارد که بعد از این هم تحریم کننده ها نتوانند اینها را راضی کنند که آنها هم به تحریم بپیوندند. بالاخره این انزوا کشور ما را درمدار بسته کنش و واکنش قرار می دهد، کنش قدرتمند و واکنش رژیمی که بقای خود را به هر قیمت ولو به قیمت نابودی ایران بر رعایت حقوق ملی مردم کشور ترجیح می دهد، در این مدار بسته یک سمت و سو بیشتر وجود ندارد، چنانکه تا به حال هم همین یک سمت وسو وجود داشته است. اول تهدید است، بعد قطنامه در شورای امنیت است، بعد تشدید قطعنامه است بعد تشدید قطنامه دومی است، تا برسد به تحریمهای بیرون از شورای امنیت که حالا تحریم نفت و بانک مرکزی انجام شده است، خب اگر این موثر نشد، یعنی رژیم گفت مرغ یک پا دارد خب این غرب ناگزیر است همانطور که آقای اوباما در پیام سالانه اش گفته، باید تحریم ها تشدید بکند، پس این تحریمها یک مسیر بیشتر ندارد و آن تشدید شدن است. تا جایی که تحریمها به جایی برسد که دیگر بعد از آن تحریمی باقی نماند که بکند. از دید من همین تحریمها از جنگ خطرناک تر است برای اینکه نفس اقتصاد ما را بند می آورد، روزگار مردم را سیاه می کند و زندگی را بر مردم سخت می کند. حالا اگر اینها نتیحه نداد چی باقی می ماند؟ جنگ! آخر جنگ چیست؟ جام زهر! منتها تا وقتی که این آقا جام زهر را سر بکشد بهای سنگین را شما مردم ایران باید بپردازید.

حالا در این زمان رژیم می خواهد انتخابات انجام بدهد. آقای وزیر واواک گفته است که غرب چندین تدبیر سنجیده تا انتخابات رژیم را بهم بزند، دروغگوی بزرگی است! برای اینکه اولا، این اسرائیل و غرب بهتر از اینها چه کسی را گیر می آورند که اینطور دارند، می خورند و می برند و توجیه هم می کنند. ثانیا اینکه آقای وزیر نگران قدرتهای خارجی نیست برای اینکه قدرتهای خارجی چه وسیله ای دارند که مثلا در کار انتخابات خرابکاری کنند؟ آنجا قشون دارند؟ ندارند! مگر از طریق خود رژیم بخواهند کاری بکنند وگرنه در درون کشور کسی را ندارند که این کار را برایشان انجام بدهد. بخشی از آانهایی هم که در خارج هستند آنقدر سقوط کرده اند که یک دسته شان می گویند آقای سارکوزی به آنها وعده داده که تا تابستان رژیم را می برد خود را اماده کنند کشور را تحویل بگیرند، قباله ایران را از سارکوزی می خواهند بگیرند. یک دسته شان هم می خواهند از اقای نتان یاهو قباله ایران را بگیرند، می گویند اقای نتان یاهو وعده داده که رژیم ایران را سرنگون می کنم و تحویل اقایان می دهم! اینهایی که می گویم مطبوعات خارج نوشته است، نمی خواهم اسم ببرم، اما همین قدر می خواهم به آنها بگویم که شما واقعا در سقوط یک جایی نباید بایستید؟ تا کجا می خواهید بروید؟ ایران اینقدر ذلیل شد؟ این ملت تاریخی اینقدر ناچیز شد که حالا قباله اش دست آقای سارکوزی افتاده، که معلوم نیست خودش تا تابستان آینده در کار می ماند یا نه؟ یا دست اقای نتان یاهو؟ اینها مالک ایران شدند؟ این حرفها خود بهترین کمکی است که شما به این رژیم می کنید.

در داخل کشور اینها هیچ امکاناتی ندارند پس آقای وزیر دروغ میگوید. آنچه حقیقت دارد و از آن می ترسند تحریم انتخابات است، تحریمی که خود بخشی از ان را ایجاد کرده است. بخشی از مردم ایران هم که استقلال خودشان را می خواهند، آزادی خودشان را میخواهند، نمی خواهند پای صندوقهای رای بروند و بگویند ما فاقد انسانیت هستیم نه حقی از حقوق داریم، نه بعنوان انسان حق تصمیم داریم، نه بعنوان انسان آزادی داریم که انتخاب بکنیم و به کسی که خود انتخاب کردیم رای بدهیم. به هرحال با این وضعیتی که خود رژیم بوجود آورده طبیعتا میزان مشارکت مردم را به حداقل رسانده است. پس برای مردم ایران یک فرصت تاریخی است که در یک تحریم واقعا همه جانبه شرکت کنند و از طریق خودشان بعنوان ملت صاحب اختیار این مدار بسته کنش و واکنش را باز کنند تا افکار عمومی دنیا مشاهده کند که این ملت زنده، مستقل و آزاد است و حرف خودش را می زند. این ارزیابی من از وضعیتی ایران است، وضعیت را خوب بسنجید، اگر دیدید همینطور است که به شما عرض می کنم، آنهایی که می شنوید، رادیوبازار را بکار بیندازند یعنی از دهان به گوش در سراسر کشور یک وجدان همگانی برای تحریم انتخابات به معنای اینکه این ملت حق حاکمیت خویش را مطالبه می کند و می خواهد و می گیرد، بوجود بیاورید.

 

شاد و پیروز باشید.


Share this post

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to Google BookmarksSubmit to Twitter