زنان ایران! حیات طبیعت وطن و حیات ملی ایرانیان را دریابید.

ahb11تاریخ رشد و نیز انحطاط جامعه‌ها می‌گوید که، در همه جا، رشد جامعه با رشد زن و عمران طبیعت و یا بی‌قدر و منزلت گشتن زن و بیابان شدن طبیعت، آغاز گشته ‌است. دلیل آن نیز این ‌است که زن، بنابر این فضل خود که آموزگار عشق است و بنابر فضل دیگر خود که همانند طبیعت بارور زندگی در رشد است، هرگاه منزلت مند باشد، نو به نو کردن زندگی انسان را با آبادانی طبیعت هم‌آهنگ می‌گرداند. در تاریخ ایران که بنگریم، در وضعیت ایران معاصر که تأملکنیم، جز این نمی‌بینیم که بیابان شدن طبیعت ایران، با دون انسان انگاری زن، همساز گشته‌ است.

هرگاه عدل میزان می‌گشت و سنجش نه به قدرت که به حقوق ذاتی انسان انجام می‌گرفت، زن و مرد منزلت برابر می‌جستند. به یمن فضل هنرمندی زن که گشاینده افقهای جدید و میسر کردن رشد است و نیز به یمن فضل باروری زندگی که به رشد تحقق پیدا می کند، جامعه‌ ایرانی در می‌یافت که بدون رشد، زندگی گرفتار انحطاط و مرگ می‌شود و رشد در وطنی با طبیعتی که در کام سیری ناپذیر بیابان رها شده‌ است، نامیسر می‌گردد. بدین‌قرار، عدل میزان نمی‌شود مگر به شناختن حقوق و عمل به حقوق. کرامت هر انسان فرآورده عمل او به حقوق ذاتی خویش و دفاع از حقوق ذاتی دیگری است.

با وجود این، در آنچه به رابطه مرد با زن مربوط می‌شود، کرامت مرد تنها به رعایت حقوق زن و دفاع از آن نیست، به نقش تعیین کننده زن در بالندگی و رشد مرد، در برخورداری همگان از حق دوست داشتن و دوست داشته شدن و زندگی را با حقوقمندی آغاز کردن و به یمن رشد، زندگی را برخورداری کامل از حقوق کردن نیز هست. و بر زنان ایران است که فضل هنرمندی خویش را بکار گیرند و فضای زندگی را که استبداد بسته ‌است بگشایند و حیات طبیعت وطن و حیات ملی ایرانیان را از زوال برهند و ایرانیان را به راست راه رشد در استقلال و آزادی باز آورند.

 

17 اسفند 1392 برابر 8 مارس 2014

ابوالحسن بنی‌صدر


Share this post

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to Google BookmarksSubmit to Twitter