صوتی

بنی صدر: 24 خرداد پایان تاریخ نیست!


AHB 20130408عصر جدید
:بالاخره روز موعود نظام ولایت مطلقه رسید آنطور که تاکنون به ما اطلاع رسیده شده است مردم در حوزه های رای گیری شرکت نکرده اند. تحلیل شما از وضعیت فعلی رژیم با توجه به شرایط موجود چیست و آینده را چگونه پیش بینی می کنید؟

برای شنیدن مصاحبه اینجا را کلیک کنید

بنی صدر:امروز 24 خرداد پایان تاریخ نیست، روزهای بعد از این روز خواهند آمد اما این روز شهادت می دهد که کسانی بودند که بر حق ایستادند و به مردم ایران حقوق شهروندی آنها را یادآور شدند. به آنها گفتند اگر حق انتخاب داری، استفاده از وسیله که رای دادن است، محل پیدا می کند. اما اگر حق انتخاب ندارید رای دادن اینست که شما به پای صندوق می روید و حق انتخاب را از شما گرفته اند و به شما می گویند بیایید رای بدهید که ما متجاوزان به حقوق شما حق داریم بر شما حکومت کنیم. کسان دیگری هم بودند، گرایشهای دیگری هم هستند که اینها وسیله را جای حق نهادند و به مردم نگفتند شما حق انتخاب دارید، گفتند حق رای دارید و این صندوق های رای آسان بدست نیامده اند! شگفتا از کاربرد منطق صوری که حق شهروندی و حق انتخاب را با صندوق رای جانشین می کند. آنچه که هنوز هم بدست نیامده است، حق انتخاب و حقوق شهروندی است. رای دادن را اگر از دید واقع بینانه نگاه کنیم در واقع انتقال حق حاکمیت به دیگری است و در خود غرب بسیاری این انتقال را به معنای از دست دادن حق رهبری و حاکمیت می دانند. از لحاظ ویژگی های حق هم، حق قابل انتقال نیست. چنانچه نفس کشیدن را نمی توان به دیگری منتقل نمود. آنچه قابل انتقال است، حقوق موضوعه است. بطور مثال شما پولی دارید و به دیگری می بخشید اما شما استعداد رهبری خود را نمی توانید به دیگری واگذار کنید چرا که قابل انتقال نیست.

آنهایی که امروز تحریم کردند که سرجای خود، اما شمایی که رای دادید آیا انصافا حق انتخاب داشتید؟ نداشتید. وقتی کسانی که می گویند عمری را در مبارزه سیاسی گذراندند و رای دادن را حق می دانند و می گویند برای استفاده از حق خویش به پای صندوقهای رای رفته اند، از مردم عادی چه انتظاری می شود داشت؟ فاجعه نیست که در جامعه ای آدمهایی که می گویند عمری را در سیاست گذرانده اند و برای خود شخصیت سیاسی قایل می شوند هنوز ندانند که فرق است میان حق انتخاب و رای دادن که وسیله ی بکار بردن حق است؟ هر جامعه ای، نه تنها جامعه ما که دوران استبداد پهلوی و استبداد ولایت مطلقه فقیه، آنهایی که بدون داشتن حق انتخاب به پای صندوق رفته اند به دلخواه مستبد در صندوق رای انداخته اند، به این جهت روزگار ایران این است که هست. پای صندوق رفتن کاری بس آسان است، به شناسنامه شما مهر می زنند، رژیم خوشحال هم خواهد شد و می گوید شما مردم حامی رژیم هستید و نظام را قبول دارید. این دشوار است که آدمی حق خود را بشناسد و بر آن بایستد. تحریمی که ما پیشنهاد کردیم ایستادن بر حق خویش بود. آنهایی که به پای صندوق ها رفته اند حق انتخاب را برای رای دادن به دلخواه مستبد قربانی کرده اند دلیلشان چه بوده است؟ بعضی ها گفته اند که اگر به پای صندوق نرویم چه وضعیتی حاصل می شود؟ اگر به پای صندوق برویم رای بدهیم بلکه روحانی یا قالیباف بشود و از ترس اینکه جلیلی نشود برویم و رای بدهیم. بنابرین ترس نقش اول را در رفتن به پای صندوق ها ایفا کرده است.

همه اینها را که نگاه بکنیم یک حق بسیار بزرگ دیگری را هم از خود سلب کرده اند و آن اینست که هر انسانی مسئول سرنوشت خویش است. هر انسانی خود می بایست خویشتن را تغییر بدهد و تصدی کننده رشد خویش باشد. وقتی به پای صندوقها رفت که بلکه یکی از اینهایی که 34 سال هست که وضعیت کشور را به این روز انداخته اند، کاری برای آنها بکند یعنی از خود سلب می کند که من نیستم که تغییر می کنم بلکه من موجودی هستم که مرا تغییر می دهند و چه کسانی این تغییر را انجام بدهد؟ امید بسته اند که یکی از این نامزدها مقداری این تغییر را در جهت کم کردن فشار زندگی او بکند. خوب هم می داند که هر کسی انتخاب بشود کاره ای نخواهد بود. یک دانشجویی گفته است: «آقای روحانی قول داده است که اگر رییس جمهور شود دیگر زندانی سیاسی در زندانها نباشدشما دانشجوی عزیز، مگر در این کشور زندگی نمی کنید؟ نمی دانید که قول ایشان دروغ بزرگ است؟ این سی و اندی سال آیا شنیده اید که این رژیم بپذیرد که یک زندانی سیاسی دارد؟ نشنیده اید! کی این رژیم گفته است که من زندانی سیاسی دارم؟ آقای روحانی بقول خودش توریه کرده است. اولا اختیار دست او نیست بلکه دست قوه قضاییه است که آن هم تحت امر آقای خامنه ای است، دست واواک است که این هم در اختیار ایشان نیست، دست اطلاعات سپاه است که آن هم در اختیار او نیست. ثانیا اینکه دستگاه قضایی می گوید که من زندانی سیاسی ندارم!، حتی یک نفر هم زندانی سیاسی نداریم! حالا فرض کنیم اگر ایشان رییس جمهور شد و گفت: «این آقایان در زندان چه کار می کنند؟» قوه قضاییه می گوید: «زندانی سیاسی نداریماین اختیار را هم ندارد که درب زندانها را باز کند و زندانی ها را آزاد کند. وقتی شما آسان می توانید فریب بخورید چرا دروغ زبان اصلی در کشور نشود؟ وقتی در کشوری دروغ به این اندازه رایج است، چگونه ممکن است که کشور وضعیت بهتری پیدا کند؟ چگونه ممکن است که وضعیت شما بدتر از این نشود؟

حال به عملکرد امروز مردم ایران بپردازیم. چه تعداد برای رای دادن رفتند و چه تعدادی نرفتند؟ اول اینکه تا همین لحظه هیچ گزارشگر خارج یا مستقل هیچ گزارش مستقیمی از این انتخابات در مورد میزان شرکت یا تحریم آن مخابره نکرده است. تا دقایقی قبل از ساعت 7 بعد از ظهر جمعه، لوموند از طرف وزارت کشور و استانداری تهران گزارشی را منتشر کرده است که بنابر آن مشارکت بالا بوده و وقت رای گیری را تمدید کرده اند. آنها می گویند 70 درصد در تهران شرکت کردند. این 70 درصد همان درصدی بود که می خواستند به عنوان حماسه سیاسی نشان بدهند. اگر مردم به راستی در این انتخابات شرکت می کردند، رژیم چرا باید سانسور کند که یک خبرگذاری خارجی نتواند گزارشی مستقیم تهیه کند؟ چرا سانسور کامل؟ سایتها را بستند، اینترنت کند شد و ... تمام محدودیتهایی که همه می دانند و می گویند. به نوعی که امروز سازمانهای مدافع حقوق بشر، به این سانسور شدید در روز انتخابات اعتراض کردند. لوموند و فیگارو هر دو نوشته بودند که انتخابات ایران زندانی آقای خامنه ای است، قفل شده و کلیدش هم دست این آقاست. گاردین انگلیس هم عنوان زده است: "دیوانگی است اگر انتخابات ایران را انتخابات بدانیم!" خبرگزاری فرانسه از قول تلویزیون تهران گزارش داده و رویتر هم همینطور از دستگاه اطلاعاتی آقای خامنه ای. حالا ما دلیل و مدرک نیاز نداریم که بگوئیم که مردم ایران حماسه ای برای آقای خامنه ای نساختند و اگر هم ساختند بر ضد آن ساختند. همین سانسوری که رژیم اختیار کرده، می گوید که هم مشارکتی نبوده و هم قلابی بوده است اما گزارشی که خود ما از داخل دریافت کردیم و در صفحه انقلاب اسلامی هم گذاشتیم، از خلوتی شعبه های رای گیری بجز آن چند مرکز که برای فیلم برداری و تبلیغ با سربازهای وظیفه و آدمهای خودشان پر کرده بودند، خبر می دهد که با گزارش اشپیگل آلمان هم یکی است. یک منبع دیگر می گوید که اگر تهران امسال را بخواهیم با سال 88 مقایسه بکنیم، تعداد رای دهندگان این دوره 40 تا 50 درصد آندوره بوده است.

چه کسی از صندوق بیرون خواهد آمد؟ آقای ناطق نوری امروز در مصاحبه ای گفته انتخابات به دور دوم نمی کشد و در همان دور اول نتیجه معلوم می شود. پرسیدند که چه کسی می شود؟ گفته که نمی گویم که تبلیغ نشود! بنابرین ایشان صبح می دانسته که انتخابات دو دوره ای نمی شود و یک دوری می شود و چه کسی رئیس جمهور می شود! این معلوم می کند که انتخابات قلابی هست! حتی اسمش را هم می داند ولی نمی گوید که تبلیغ نشود. طبق گزارشی که دیروز از داخل به من داده شد، گویا آقای خامنه ای که می خواست آقای جلیلی را از صندوق بیرون بیاورد، تغییر رای داده است و دستور شده که قالیباف را از صندوق بیرون بیاورند. در نظر سنجی های رسمی قبل، آقای روحانی سوم و چهارم می شد و در نظرسنجی های جدید دوم یا اول می شود. یک سنجشی را مؤسسه امیرکایی انجام داده که در این سنجش روحانی اول و قالیباف دوم است. اگر مهندسی بخواهد این باشد که قول آقای ناطق نوری انجام شود این ترکیب شش نفر کاملا با آن مساعد است. الان شما یک نمونه را خواندید. فرض کنید برهمین قیاس جاهای دیگر هم بخوانند یکی از این دو نفر آقای روحانی یا قالیباف رئیس جمهور است یا بعکس است یعنی نه آقای قالیباف رئیس جمهور است، نه آقای روحانی. اما اگر قرار شود که دو دوره ای بشود و مهندسی ایجاب کرده باشد که نگویند هیچکدام در دور اول رئیس جمهور شده است، باز مهندسی آسان است چون فرض کنیم که بنابر آن سنجش افکار مؤسسه امریکایی آقای روحانی نفر اول بشود، در آن سنج افکار گفته که 26.6 درصد ایشان است و پانزده و خورده ای آقای قالیباف. مهندسی در دور دوم خیلی آسان است و راحت هم می شود آقای روحانی را کنار گذاشت برای اینکه میگ ویند شما در دور اول یک چهارم آرا را آوردید و آن سه چهارم رفتند با هم ائتلاف کردند و مثلا به آقای قالیباف رأی دادند و او رئیس جمهور شده. از پیش هم که اینها ممنوع شده اند از اینکه حق ندارند اعتراض کنند، قانونی باید عمل کنند یعنی خفقان بگیرند. بعضی ها هم میگویند آقای ولایتی بیرون می آید اما گزارشی که از ایران به من داده اند، می گوید آقای قالیباف است و آقای خامنه ای می خواهد او از صندوق بیرون بیاید به هرحال یکی از این سه نفر(روحانی، قالیباف، ولایتی) از صندوق بیرون خواهدآمد. می گویند آقای ولایتی به لحاظ اینکه پشتش به حجتیه ای ها گرم است که در رژیم الان صاحب نفوذ شده اند و اینکه اصطلاح یک مقام ایرانی هم دیروز به کشورهای اروپایی آمده بوده غیرعلنی در جایی گفته است که: قرار بر آقای ولایتی است برای اینکه وضعیت اقتصادی خیلی خراب است، خطر اینکه کنگره امریکا ممنوعیت فروش نفت ایران را تصویب بکند آقای خامنه ای را خیلی نگران کرده است و کسی که می تواند اصولگرایان و اصلاح طلبان بدلی و دار و دسته آقای هاشمی رفسنجانی را راضی کند آقای ولایتی است، می تواند با غربی ها هم وارد گفتگو بشود و کار به آنجا نکشد بنابرین قراراست او بیرون بیاید پس به این ترتیب می بینید سه تا قول راجب این سه نفر است.

شما مردم این وسط چکاره اید؟ شمایی را می گویم که پای صندوق رفته اید. هر کدام از این سه تا بیرون بیایند نمایندگان و کارگزاران آقای خامنه ای هستند. روزنامه لوموند امروز یک شرح مفصلی هم نوشته که آقای خامنه پس از پادشاه عمان دومین رئیس دولتی است که طولانی ترین دوران ریاست دولت را داشته و توانسته تمام عوامل ناسازگار با خود را در رژیم تصفیه کند. سه تا رئیس جمهور یعنی آقایان هاشمی رفسنجانی، خاتمی و احمدی نژاد را تصفیه کرده و حالا کشور کاملا در قبضه اوست. مقاله گاردین که تیترش را عنوان کردم، هم همین را می گوید: «دیوانگی است که این را انتخابات بدانیم»، برای اینکه اختیار در دست آقای خامنه ای است و او هر که را بخواهد رئیس جمهور می کند. بسیاری می گویند که ما رفتیم به آقای روحانی رأی بدهیم برای اینکه او با آقای خامنه ای زاویه دارد! آدم بخواهد خودش را فریب بدهد و توجیه بکند از این توجیهات می تواند بسازد و بگوید اما حقیقت حقیقت است و هیچ کدام از اینها با آقای خامنه ای زاویه ندارند و هرکدام بشود اوست که برنده شده است. شمایی که این مردم را برانگیختید که پای صندوق رفتند چه پاسخی به این مردم خواهید داشت؟ وقتی آنها می بینند که وضعیت همان شد که باید می شد. زبان توجیه تا بخواهی این بی بند است. این توجیه گران برای آن هم توجیه می سازند اما الان به شما مردم ایران نوید می دهم که فضای سیاسی ایران روشن شد. یک کسانی ایستادند و شما را هم بر ایستادگی برحق خود یعنی بر حقوق خویش می خوانند و اگر بر حقوق خویش بایستید ایران استقلال و آزادی را زود خواهد دید.

شاد و پیروز باشید

گفتگو با رادیو عصرجدید در 24 خرداد 1392

گفتگوهای رادیو اینترنتی عصرجدید با آقای بنی صدر، جمعه ها ساعت 21:40 الی 22:10(بوقت ایران) از آدرس زیر پخش می شوند:

http://www.asrjadid.com/musicvideo.php?vid=8eade25e1


Share this post

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to Google BookmarksSubmit to Twitter