فریب جدید رژیم از دید بنی صدر: "شایعه انجام مصالحه بعد از پایان دوره احمدی نژاد توسط خامنه ای"

 

برای شنیدن مصاحبه اینجا را کلیک کنید

 

عصر جدید: درباره اظهارات آقایان کیسینجر و کری پیرامون برنامه اتمی ایران و انتخاباتی که در پیش روی داریم، نظرتان چیست؟

بنی صدر: اول ببینیم از لحاظ داخلی و خارجی در چه وضعیتی هستیم. اشتراک گفته های آقای کیسینجر و کری اینستکه ایران زمان زیادی برای حل بحران اتمی ندارد. ماههاست که ورق برگشته است، چون سابق می گفتند ایران مذاکرات اتمی را کش می دهد تا زمان بدست آورد اما اکنون برعکس شده است تا جایی که یکی از مقامات رژیم گفته بود: "آمریکا بخاطر انتخاباتش مذاکرات را 6 ماه عقب انداخت." در حالیکه اگر گذر زمان بسود ایران بود، غربی ها یکروز هم عقب نمی انداختند. یکی از مقامات سپاه نیز در سخنان در خور توجی گفته است: "اگر وضعیت در سوریه و عراق و ایران فقط دو ماه به همین صورت باقی بماند غرب با ما وارد مذاکره خواهد شد" بعلاوه اضافه کرده است: "اینبار ممکن است شورشهای مردمی ار شهرها آغاز شود ولی ما آماده سرکوب آنها هستیم." پس از دید خود رژیم هم زمان بسودش نیست. بنابر اعتراف صریح خودشان در منطقه با مشکل سوریه و عراق روبرو هستند، هم در درون در انتظار جنبش مردم هستند و هم در رابطه با غرب منزوی هستند، هم از لحاظ اقتصادی وضعیت روز بروز وخیم تر می شود. از ماه فوریه نیز مجازاتهای جدید آمریکا به اجرا گذاشته خواهد شد و آنوقت وضع از لحاظ ارز باز هم سخت تر خواهد شد. وضعیت خارجی بطور مختصر بدین صورت است که عرض شد.

اما وضعیت داخلی؛ اگر بخواهم وضعیتی که ایران در آن قرار دارد را فهرست کنم یعنی جو خشونتی که در ایران روز به روز سنگین تر می شود و فسادها و نابسامانی ها و آسیبهای اجتماعی را شرح دهم، زمان زیادی می طلبد  ولی فهرست وار با شنوندگان در میان می گذارم بعد می پرسم که با وجود این وضعیت، انتخابات چه معنایی دارد؟ 

وضعیت داخلی بصورت فهرست وار:

1- از ولایت مطلقه ی فقیه هیچ چیزی باقی نمانده است، یعنی مردم برای آن هیچ اعتباری قائل نیستند، در خود رژیم هم کسی اعتباری برایش قائل نیست. 

2- آقای سید علی خامنه ای در ایران از لحاظ منفور بودن مقام اول را داراست. در رژیم هم کسی جز در سرکوب و بزن و بکوب به حرف او گوش نمی دهد، نمی بیند. رژیم هم که غرق در فساد است و مافیاهای حاکم بر ایران آنقدر از همدیگر پرونده فساد دارند که از ترس رو شدن پرونده ها توسط یکدیگر ناچارند مرزهایی را رعایت کنند. اما بیت آقای خامنه ای، اولا ستاد اول فساد در ایران است، ثانیا همه کاره است و در عین حال هیچ کاره!، چون به هیچ کس پاسخگو نیست. سپاه پاسداران نیز صریحا می گوید که ما دولت را به دست آورده ایم، حاضر هم نیستیم از دست بدهیم، اقتصاد ایران هم که دستشان است و هر جایی که ببینند می شود در آنجا یک رانتخواری بوجود آورد برای خوردن و بردن در آنجا حاضر هستند. واواکی ها(وزارت امنیت و اطلاعات کشور) هم که کارشان شکار انسان در ایران است. اما در آنچه که به ارزشها، اخلاق، معنویت و به دین مربوط می شود چه چیزی باقی مانده است؟ شما ایرانی ها نمی دانید که هیچ چیزی باقی نمانده است؟ یک محققی که در باب وسعت، گوناگونی و شدت خشونت در ایران تحقیق می کند، نوشته است که جامعه ی ایرانی هیچگاه تا این اندازه گرفتار خشونت و انحطاط نبوده است. جوانها به خود بیایید! خصوصا شما دانشجویان، با خشونت زدایی عرصه را بر رژیم تنگ و کوچک کنید. اگر گسترش خشونت و فساد به نفع رژیم نبود که نمی گذاشت اینقدر گسترش پیدا کند، چون می داند که با گسترش خشونت می تواند راحت حکومتش را بکند، اینکه جامعه در خشونت به انحطاط می رود، از نظر او چه اهمیتی دارد؟ اینهایی که حاکمند، بایستی درکی از ارزش داشته باشند تا وجود ضد ارزشها و فسادها و خشونت ها را بر نتابند، همچنین درکی را ندارند! جز زور و قدرت هیچ چیز را ارزش نمی دانند. شما خود در آن وطن هستید، اعتیاد چقدر وسعت دارد؟ طلاق چقدر وسعت دارد؟ سرقت، زورگیری، رشوه و فقر گسترده چقدر وسعت دارد؟ و این قیمت ها که همینطور به صورت سیخکی بالا می روند و مردمی که چاره ای ندارند جز اینکه به هر ترتیبی زندگی کنند! 

به تاریخ مسیحی امروز سالروز نخستین انتخابات ریاست جمهوری در ایران است، ببینید که از آن انتخابات بدینسو این رژیم چه خط سیری را طی کرده است و این به شما می گوید که انتخابات چه معنایی دارد، آیا باید در آن شرکت کرد یا نه! اصلا انتخابات چیست؟ در غرب که دموکراسی بر اصل انتخاب است (دموکراسی غیر مستقیم) و مردم نمایندگان و یا در برخی جاها رییس جمهور را انتخاب می کنند و این منتخبان به نام ملت اعمال حاکمیت می کنند. در این دموکراسی رفتن به پای صندوق حق نیست، وظیفه است برای اینکه هر شهروند وظیفه دارد در انتخابات شرکت کند تا نمایندگانی که تشخیص می دهد که بهتر هستند حاکمیت را تصدی کنند. روسو فیلسوف فرانسوی دموکراسی دیگری با عنوان "دموکراسی مستقیم" طرح و پیشنهاد کرد، او می گوید پای صندوق رفتن هم حق است و هم وظیفه، هر شهروندی به طور مستقیم در وضع قانون و اجرای آن شرکت می کند البته دستگاه دولت هم بعنوان مجری هست اما در مواردی خود رای دهندگان اجرای آن را به عهده می گیرند. نظر روسو در حال حاضر در هیچ کجا اجرا نمی شود، در فرانسه آمیخته ای از این دوتاست. خب در کشور ایران چطور! شما می روید نمایندگانی را انتخاب می کنید که از سوی شما اعمال حاکمیت کنند؟ به اصطلاح ولایتی دارید که آن را به نمایندگان خود می دهید تا آنها به کار ببرند؟ خیر؛ همه ی شما می دانید که اینطور نیست. حتی این آزادی که کسانی نامزد شوند و شما آزاد باشید که بین نامزدها انتخاب کنید، هم وجود ندارد. شورای نگهبان کسانی را که با نظام سازگاری داشته باشند(نه با شما مردم و حاکمیت شما و مسائل و مشکلات شما)، بر می گزیند و بعد شما باید به آنها رای دهید و معنای کار شما اینستکه: "من ایرانی به پای صندوق می آیم، رای می دهم که هیچ کاره ام و این آقای سید علی خامنه ای بر من ولایت مطلقه دارد و به دستیارانی که ایشان خواسته اند، مشروعیت می دهم! من این رای را در صندوق می اندازم تا ایشان در دنیا بگوید که این مردم پیرو ولایت فقیه اند.!" شما رای می دهید که پیرو ولایت مطلقه ی فقیه هستید، رای نمی دهید که حاکم هستید. در واقع با رفتن به پای صندوق خود را به عنوان "انسان صاحب اختیار و حقوق مند و با کرامت" تحقیر می کنید. 

حال از دید دیگری نگاه کنیم تا ببینیم آیا در این انتخابات نفعی هست تا به پای صندوق برویم؟ خب هشت سال پیش با تقلب آقای احمدی نژاد را به ریاست جمهوری رساندند، چهار سال بعد در تقلب دیگری دوباره این آقا را در ریاست جمهوری نگاه داشتند. در این هشت سال وضعیت اقتصادی کشور بهتر شده؟ وضعیت شئونات انسانی و ارزشهای انسانی بهتر شده؟ هشت سال پیش این مجازات ها و قطعنامه ها بر ضد ایران تصویب نشده بود که حالا شده! قیمتها به این میزان نبود که حالا رسیده! شما همگی می دانید که هیچ تضمینی نیست که آن کس که به جای این آقا می آید همین رویه را ادامه ندهد، حتی همه تضمینها هم وجود دارد که ادامه بدهد، برای اینکه همین آدم(احمدی نژاد) هر زمانی که خواست پا را از حد خود بیرون بگذارد، آقای رهبر زد توی سرش. 

تا امروزی که ما داریم صحبت می کنیم، آنهایی که بقول رژیم اهل فتنه اند، سر جای خود هستند. دو سه نفری گفتند که اینها اهل فتنه نیستند و آقای عسکراولادی که از بانیان هیات موتلفه است به جرم اینکه گفته است آقایان موسوی و کروبی فتنه گر نیستند در معرض اخراج از آن جمعیت قرار گرفته است. وضعیت واقعی کشور شماست، چنین آدمی که سی سال است در این رژیم خورد و برد می کند و در خدمت این رژیم است، حق ندارد بگوید: "این دو نفر فتنه گر نیستند و آقای هاشمی رفسنجانی هم که سرمایه رژیم است!" آقای هاشمی رفسنجانی با دارودسته اش هم لقب اسلام آمریکایی گرفته اند، در حالیکه همین آقا سابق به دیگران همین لقب را می داد، حالا به خودش دادند و نباید در انتخابات شرکت داشته باشند. همین آقای احمدی نژاد که آقای خامنه ای برایش به قم رفت و گفت من ضمانت می کنم که او از خط و خطوط منحرف نمی شود، لقب منحرف گرفته است، دار و دسته ی او هم منحرفین شده اند و می گویند که برای ریاست جمهوری می خواهند آقای الهام را نامزد کنند. اصلاح طلبان هم که خود را جزو منحرفین نمی دانند، در صورتی اجازه دارند که صریح و روشن تبرا بجویند وگرنه آنها نیز رانده خواهند شد. پس چه کسی باقی می ماند؟ متنی می خواندم که یکی از مقامات سپاه به آقای قالیباف هم یورش برده است، خب اگر فرض کنیم که سپاه به او هم مایل نباشد، یعنی گرایش هایی از این نوع هم تائید صلاحیت نمی شوند! پس چه کسی باقی می ماند؟ این سوالی هست که هر ایرانی می بایست از خود بپرسد. 

می رسم به نتیجه گیری؛ یک طرف شما مردم ایران هستید، یک طرف این رژیم است و این وضعیتی که خیلی به اختصار از نابسامانی های جامعه شمردم که البته شما مردم ایران خود کامل آن را اطلاع دارید، یک طرف هم دنیایی است که ایران را تحریم کرده است و به رژیم می گوید زمان و روزها برای شما شمرده است، حواست را جمع کن!  آقای نتانیاهو هم که خوشبختانه رای ای که انتظار داشت نیاورده ولی گفته که مساله اولش هم ایران است. یک وقت هست که شما باید به دنیا بگویید که این کشور مال شماست که یک وضعیت پیش می آورد، برعکس وقتی هم هست که شما می گویید که در کشور خود کاره ای نیستید و رژیم مقابل دنیا قرار می گیرد، آنوقت بترسید از سرنوشتی که دنیا ممکن است بر سر شما بیاورد! زیرا وقتی شما در صحنه نیستید و تصمیم نمی گیرید، هر کسی که قدرت دارد تصمیم می گیرد. به قول آقای کرزای که گفت: "چون آمریکا و غرب قدرت دارند پس تصمیم را هم آنها می گیرند." ببینید که در مورد لیبی و سوریه و جاهای دیگر چگونه تصمیم گرفتند و احتمال بدهید که تحریمها را تشدید و فشارها را هم بیشتر بکنند.

بر اساس اطلاع دیگری که به من داده اند، یکی از نزدیکان آقای خامنه ای گفته است که ایشان منتظر است که آقای احمدی نژاد را روانه کند، ترتیب مصالحه با آمریکا هم داده است و بعد از روانه کردن احمدی نژاد مصالحه را انجام خواهد داد و اقتصاد رو به راه خواهد شد. شما ایرانی ها، نباید فریب این حرفها را بخورید. این حرف را برای این می زنند که شما به پای صندوق رای بروید تا خامنه ای بتواند بگوید که مردم از من حمایت می کنند. واقعیت اینست، بقیه چیزها هم حرف مفت است زیرا از گروگانگیری تا امروز، "سیاست خارجی" محور ست! اگر به خبرهایی که می شنوید و به آنچه که در نشریات ایران می نویسند، دقت کنید، می بینید که همه با خارج مرتبط است و بر محور روابط خارجی است که این رژیم به مشکلات داخلی می نگرد. پس شما هم کاری کنید که دنیا بفهمد که شما ملتی هستید که ایستاده اید تا حاکمیتی که حق شماست را از آن خود کنید، ایستاده اید که وطن مستقل و آزاد داشته باشید، ایستاده اید که کشوری در حال رشد داشته باشید، ایستاده اید که ارزشهای انسانی و معنوی، تنظیم کننده روابط جامعه شما بشود و ایستاده اید تا این جو سنگین خشونت باز بشود و فضای معنوی پیدا کنید. 

به نکاتی که عرض کردم توجه کنید، برای بقیه هم توضیح دهید. یک جنبش همگانی پدید بیاورید بطوری که جامعه جهانی نه به معنایی که غربی ها می گویند، بلکه کل بشریت ببیند که ایران ایستاده، ایران برخاسته. اکنون که با شما سخن می گویم، در قاهره تضاهرات است. مردم مصر دو سال بعد از انقلابشان از حکومت ناراضی اند و بیرون آمده اند! شما ایرانی ها راضی هستید؟ نیستید! بیرون بیایید ، اگر می توانید از حالا تا روز انتخابات ریاست جمهوری 92 را روز جنبش کنید، همه روز را روز جنبش کنید. اگر هنوز حاضر نیستید این توانایی خود را بکار ببرید، اقلا برای جنبش بزرگ تحریم انتخابات آماد شوید بدین معنا که رای می دهیم، ما شهروندان جمهوری ایران هستیم و خود را صاحب حق حاکمیت در وطن می دانیم!

شاد و پیروز باشید.

گفتگو با رادیو عصرجدید در 6 بهمن 1391 

گفتگوهای رادیو اینترنتی عصرجدید با آقای بنی صدر، جمعه ها ساعت 21:40 الی 22:10(بوقت ایران) از آدرس زیر پخش می شوند:

http://www.asrjadid.com/musicvideo.php?vid=8eade25e1


Share this post

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to Google BookmarksSubmit to Twitter