یکی از عوامل ادامه استبداد، عام نبودن دفاع از قربانیان سرکوب است. به اعتصابهای اخیر نگاه کنید، آقای کروبی اعتصاب غذا کرده، آقای خزعلی هم اعتصاب غذا کرده، چند زندانی دیگر از جمله آقایان رضا شهابی، آرش صادقی، خانم نازنین زاغری و ... هم از لحاظ جسمانی و روانی در وضعیت بسیار سختی قرار داشتند. از کسی کسر نمیشد اگر در همان حالی که از آقای کروبی دفاع میکرد از اینها و غیر اینها هم دفاع میکرد. وقتیکه دفاع از یکی سبب غفلت از دیگران شد، این غفلت و نادیده گرفتن دیگران و اختصاصی کردن دفاع از زندانیان، به دستگاه سرکوب رژیم امکان می دهد که بدون بیم از مقاومت به سرکوب ادامه بدهد، بعلاوه، کسانی که دفاع از قربانیان را اختصاصی می کنند، بتدریج از جامعه بریده می شوند، جامعه نیز از آنها می بُرد چون جامعه متوجه می شود که اینها درد حق ندارند بلکه درد شخص دارند. مثلا عکسها نشان میدهد، چه رفتار خلاف کرامت انسانی و وحشیانه با آقای خزعلی در بیمارستان بقیه الله انجام شده و این امر در غفلت ماند.
از اوئیم و بدو باز میگردیم
این واقعیت که مرحوم دکتر ابراهیم یزدی، در بستر مرگ، برای واپسین دیدار به ترکیه برده شد و در بیمارستانی در ازمیر، با بستگان خود، وداع کرد، میگوید محرومیت ایرانیان از حقوق انسان، اندازه نمیشناسد.
امتناع امریکا از صدور ویزا برای درمان، به کسی که مدتی دراز از عمر خویش را در دانشگاه آن کشور به تحقیق گذرانده و در خدمت دانش بودهاست، نیز، بیانگر این واقعیت است که نه دانش و نه کرامت ونه حقوق انسان را، نزد حاکمان برامریکا، ارزشی است.
بنابراین که حق اختلاف حقی از حقوق انسان است، موافقت و مخالفت با نظرگاهها، گفتارها و کردارهای یکدیگر، وقتی عمل به حق است که با رعایت حقوق دیگر و دفاع از حقوق یکدیگر همراه باشد. هرگاه چنین شد، درگذشت کسی که همه عمر برای هدفی مبارزه کرده که خودبرگزیدهاست، نمیتواند سبب تأثر عمیق نگردد.
با همان تأثر، درگذشت دکتر یزدی را به خانواده او، به جمعیت نهضت آزادی ایران که او، دبیرکل آن بود، تسلیت میگویم.
6 شهریور 1396
ابوالحسن بنیصدر
دو روز اول بررسی صلاحیت وزیران آقای روحانی را قوای سرکوب فرصت تشدید سرکوبگری گرداند و سبب برخاستن به استقامت شده است:
☻ آقای مهدی کروبی که به تازگی از بستر بیماری به خانهای بازگردانده شده که، در آن، در حصر است، در اعتراض به حصر غیرقانونی، اعتصاب غذا کردهاست؛
☻ آقای مهدی خزعلی، گرفتار غضب شیخ صادق لاریجانی، دوباره دستگیر و درجا، دست به اعتصاب غذا زدهاست؛
☻ آقای رضا شهابی، کارگر فعال در شرکت واحد اعتصاب غذا کردهاست؛
☻ وضعیت جسمانی آقای آرش صادقی، فعال حقوق دانشجویان، که به 19 سال زندان محکوم شده بسیار بد است؛
☻ آقای ساسان آقائی، معاون سردبیر نشریه اعتماد بدون توضیحی دستگیر شدهاست. و
☻امر بیسابقه و ناقض حقوق انسان و شهروندی او، ممنوعالمعامله شدن شماری بزرگ از ایرانیان به جرم همکاری با بی بی سی است؟!
چند مورد بالا، از فراوان موارد سرکوب هستند که رﮊیم از سانسور آنها ناتوان شدهاست. این سرکوبها و سوابق یکچند از وزیران جدید به روشنی تمام میگویند که دم زدن از حقوق شهروندی و وعده برخوردارکردن ایرانیان از آنها، پوشش فریبندهای برای پوشاندن سرکوبگریهای رﮊیم از دید مردم و جهانیان است.
پردههای رنگارنگ فریب را باید درید و فریفتاریها را بیاثر باید کرد تا ایرانیان خود را در برابر واقعیت عریان ببینند. ببینند که باوجود ولایت مطلقه فقیه که جز بکار خشونتگری نمیآید، سرکوبگری رﮊیم حتی نمیتواند شدت نگیرد. دفاع عام از همه قربانیان، بخصوص آنها که به استقامت میایستند، راهکار است. پایان بخشیدن به خشونت هستی سوز تنها به ایستادگی بر حق میسر است.
25 مرداد 1396
ابوالحسن بنیصدر
ایران گرفتار رﮊیمی است که خشونت میگسترد و اگر خشونت نگسترد، میمیرد. از این خشونت، نه شهروندان ایران در امانند و نه طبیعت ایران. رﮊیمی است که اگر نکشد، میمیرد. برای کشتن نیز هر بهانهای خوب است. هم اکنون،
1. آقای محمد علی طاهری، به این عنوان که عرفان حلقه را بنیاد گزاردهاست، پس از آن که یکبار به 5 سال زندان محکوم گشته، اینبار به اعدام محکوم شدهاست. این واقعیت که پیش از اسلام، ارتداد جرم و مجازات آن اعدام بود و قرآن، ارتداد را جرم ندانست و در پایان بخشیدن به دوران تفتیش عقاید در دنیای مسیحی، نقشی تعیین کننده یافت، بهیچرو، مانع از بکارانداختن ماشین اعدام، به بهانه ارتداد نیست. بگوش رﮊیم آدمکش نمیرود که جرم عنوان مشخص میخواهد و فساد فیالارض عنوان جرمی نیست. جرمهائی هستند که برای آنها مجازات معین و ارتکاب آنها فساد در زمین خوانده شدهاست و ارتداد، یکی از آنها نیست. طرفهاینکه محکوم خود خویشتن را مرتد نمیداند. به سخن دیگر، عمل دﮊخمیان رﮊیم مصداق تفتیش عقیده و جرم است.
2. برابر اطلاع، آقای دکتر مهدی خزعلی در حال اغماء است اما به دستور آقای صادق لاریجانی، از بستری کردن او در بیمارستان نیز خودداری شدهاست. خطر مرگ او را تهدید میکند
3.زندانیان رجائی شهر نیز، در مقام دفاع از کرامت و حقوق خویش در اعتصاب غذا هستند.
استقامت ایستادگان بر حقوق خویش و حقوق مردم ایران، ارجمند است و امید که ایرانیان را در درون و بیرون از مرزها برای دفاع از حقوق قربانیان رﮊیم آدمکش و برخوردارشدن از حقوق خویش برانگیزد.
6 شهریور 1396
ابوالحسن بنیصدر
در 24 تیرماه 1396، استاد دانشگاه استنفورد و نخستین زن برنده جایزه فیلدز، خانم مریم میرزاخانی، در عنفوان جوانی، چشم از جهان فرو بست. اما پیش از آن، به یمن اندیشه خلاق و استعداد هنرمندسازش، زندگی پایدار را از آن خود کرده بود.
جایزهها، گویای توان علمی و پیگیری بیمثالش در دانشپژوهی بودند. اما، در جهانی که کرامت انسان از یادها رفته است و در کشوری که زادگاه او بود و در آن، زن «ضعیفه» بشمار است، او به دانش خویش، بر نابرابری زن با مرد، خط بطلان کشید و شهادت داد بر ستمی که دینمداران بر خود، بر زنان، و بر مردان، روا میبییند.
با تأثری شدید، در همانحال که درگذشت او را به خانواده محترم، دانشمندان، ایرانیان و همه جهانیان، تسلیت میگویم، به زنان ایران و زنان جهان، خاطر نشان میکنم که مریم میرزاخانی، از برجستهترین نمادها و الگوهای هنرمندی و خلاقیت زن است. به آنان است که به او تأسی بجویند و بر تحقیر زن بشورند و ایران را سرای طرح نوی زندگی در استقلال و آزادی بگردانند.
24 تیر ماه 1396
ابوالحسن بنیصدر