صوتی

مصاحبه رادیو عصر جدید با آقای بنی صدر: ایران، عملا تعطیل برنامه اتمی و قیمومیت امریکا را پذیرفته است!

 

مصاحبه رادیو عصرجدید:ارزیابی شما از توافق هسته ای و اثرات آن از جمله بر اقتصاد ایران، خطر حمله نظامی به ایران، آرایش نیروهای سیاسی و شرایط سیاسی داخل کشور چیست؟

 

برای شنیدن مصاحبه لطفا اینجا را کلیک کنید

بنی صدر: این توافق را از جهات متعددی می­توان مورد بررسی قرار داد، حالا فرصت ندارم که تمام جنبه­های توافق را در نیم ساعت را ارزیابی کنم، همینقدر عرض می کنم که بنابر این توافق، ایران، 19 تعهد پذیرفته است، هر کدام از این تعهدها نیز خود چندین تعهد است. از جمله تعهدها، یکی این است که ایران متعهد می­شود که هرگز بمب اتمی نسازد و آنرا بدست نیاورد. اگر فلسفه رفتن به سراغ اتم، تولید بمب اتمی بوده است با این تعهد بطور مادام العمر، این رژیم آن هدف را با این تعهدنقضکرده است. اگر هدف این بوده است که ایران انرژی اتمی داشته باشد، باز هم بنابر این تعهداتی که کرده است، سوخت اتمی را تا 15 سال نمی­تواند تولید کند، بعد از 15 سال هم این دستگاهها اسقاطی خواهند بود، یعنی در عمل ایران، تعطیل کردن را پذیرفته است، در صورت اجازه دارد که غنی سازی کند ولی تا 15 سال حق ندارد که بیشتر از 300 کیلو اورانیوم غنی شده داشته باشد. حال من این تعهدات را فهرست وار برای شما شنوندگان گرامی می­خوانم، مقداری به خودتان زحمت بدهید و اقلا از خودتان بپرسید و ببینید که هرگاه این تعداد تعهد بخواهد تحت نظارت آژانس بین المللی انرژی اتمی بعلاوه کمیسیون ویژه عملی بشود، آیا این یک مهار کامل بر ایران هست یا خیر؟ با وجود چنین مهاری، با وجود اینکه این تحریمها می­توانند خود به خود برقرار بشوند، فعالیت اقتصادی تولیدی معنی پیدا می­کند یا خیر؟

1-ایران متعهد می­شود هرگز بمب اتمی نسازد و بدست نیاورد.

2- به مدت 8 سال، حق توسعه تجهیزات غنی سازی و خودِ غنی سازی را ندارد.

3- تا مدت 10 سال، ایران حق ندارد بر سانتریفیوژهای نسل اول بیافزاید.

4- به مدت 10 سال، حق غنی کردن اورانیوم یا انبار کردن اورانیوم را نخواهد داشت. بعد از 8.5 سال، ایران می­تواند سانتریفیوژهای جدید را بیازماید.

5- به مدت 8 سال حق نخواهد داشت، سانتریفیوژ بسازد، بعد از این مدت می­تواند سانتریفیوژهای نسل جدید را به ترتیبی که در ضمیمه مقرر است، بسازد. (حال در ضمیمه، به ترتیبی عمل کرده­اند که در عمل، ناممکن گردد)

6- ایران به مدت 15 سال، حق نخواهد داشت که اورانیوم را بیشتر از 3.67 درصد غنی کند.

7- فردو را باید به یک مرکز تحقیقاتی بدل کند.

8- به مدت 15 سال نمی­تواند بیشتر از 300 کیلو، اورانیوم 3.67 درصد داشته باشد.

9- آب سنگین ارک را باید تغییر بدهد، به ترتیبی که پلوتونیوم تولید نکند.

10- در آینده هم فقط می­تواند تاسیسات تولید آب سبک داشته باشد.

11- تا 15 سال حق ندارد کارخانه آب سنگین دیگری بسازد.

12- اورانیوم غنی شده موجود را باید به کشور ثالث انتقال دهد. (امریکایی­ها گفته اند که ترجیح می­دهند که به روسیه منتقل شود)

13- به مدت 15 سال حق ندارد تاسیسات جدید تولید سوخت اتمی بسازد.

14- مجلس ایران باید پروتکل الحاقی را تصویب کند.

15- ایران باید قعالیت اتمیِ گذشته و حال خود را، شفاف­سازی کند، آژانس مامور اینکار است. (خوشمزه است، ایرانیها به خودشان که می­رسد، می­گویند: در گذشته هر چی بود، گذشته. نمی­خواستیم ولی خب، شد. برای ما که وطنمان و هست و نیست مان است و تماما رفته، گذشته گذشت ولی برای این آقایان 5+1 گذشته نگذشت و باید شفاف سازی بشود!)

16- آژانس در مورد غنی سازی اوانیوم به مدت 25 سال و درباره سانتریفیوژها به مدت 20 سال و خرید قعطات به مدت 15 سال، نظارت خواهد داشت.

17- برابر ضمیمه 1، ایران حق ندارد اوانیوم غنی کند حتی در حد 3.67 درصد، در حدی که بتوان در تولید ماده منفجره اتمی بکار برد.

18- ایران موظف به همکاری با شورای امنیت در اجرای توافق است.

19- تحریم اسلحه به مدت 5 سال و موشک به مدت 8 سال.

هر کدام از این توافقها، خود چندین تکلیف و باید و نباید هست. مثلا در مورد آب سنگین اراک، 11 مورد تکلیف و ایران باید چه کند و چه نکند برقرار است. این همه تکلیف را آژانس بین المللی انرژی اتمی و کمیسیون ویژه سرپرستی خواهند کرد، یعنی ایران، تحت کنترل این دو ارگان می­رود. آن کمیسیون کیست؟ این کمیسون، 8 عضو دارد، 6 نفر از آن از طرف 5+1 است، هفتمین عضو اتحادیه اروپا است و هشتمین عضو ایران است. می­پرسید مگر این فرانسه و آلمان، انگلیس به نام همین اروپا با ایران مذاکره نمی­کردند، چطور شده است که دو دفعه حضور دارند، یکدفعه این سه کشور و یکدفعه هم اتحادیه اروپا؟! ابرای این است که اکثریت را در آن کمیسیون دو قبضه کنند. دوم اینکه آنچه را که این سه تا تصویب می­کنند، اتحادیه اروپا هم اجراء کند.

می­گویند برای اولین بار در تاریخ، یک خلاقیت دیپلماسی بنام (Snap Back) به عمل آمده و در این مورد بدین معنی است که این تحریمها درجا می­تواند برگردد. به چه ترتیب؟ اگر فرض کنیم که کشوری به شورای امنیت شکایت کند که ایران به تعهداتش عمل نکرده و قطعنامه صادر و تحریم برقرار کنید! در آن صورت یکی از چین یا روسیه می­تواند این را وتو کند. برای اینکه جلوی وتو گرفته شود، این خلاقیت جدید این کار را می کند: فرض کنیم امریکا به این نتیجه می­رسد که ایران به تعهد خود عمل نمی­کند، به کمیسون خواهد گفت که ایران به تعهدش عمل نکرده، هرگاه آن کمیسیون، بعد از سئوال و جواب از ایران، به جواب قانع کننده­ای نرسید، برخلاف قبل دیگر اجماعی در کار نخواهد بود، اگر اکثریت موافقت کرد که مثلا امریکا در این شکایت حق دارد، به شورای امنیت خواهد رفت و در این شورا دیگر رای نخواهند گرفت که تحریم برقرار شود بلکه رای­گیری خواهند کرد که آیا تحریمهای به تعلیق درآمده ادامه پیدا کند یا خیر؟ در اینصورت همان آمریکایی که این شکایت را کرده است، می­تواند وتو کند و اگر وتو کرد معنایش اینستکه آن تحریمها خود به خود باز خواهد گشت. به این ترتیب ایران، یک قیمومیت را پذیرفته است و با توجه به ترکیب قوا در جهان، در واقع آمریکا قیم ایران شده است.

آقای خامنه­ای گفته بود که ما اجازه بازدید از تاسیسات نظامی و پرسش از دانشمندان هسته­ای را نخواهیم داد. خیر! این اجازه نیز داده شده، منتها گفته­اند که بصورت مدیریت شده، یعنی کلاه شرعی آن است و به آژانس اجازه آن را داده­اند که این بازرسی را انجام دهد. خود آمریکایی­ها نیز گفته­اند که تمام تجهیزات بازرسی فنی در ایران نصب خواهد شد و ایران بطور کامل تحت مهار در خواهد آمد. آیا شما ایرانی­ها از این (Snap Back) خبر دارید؟! آقای وزیر امور خارجه به شما گفت که چنین چیزی را امضاء کرده است؟! در آن ترجمه فارسی که به دست شما داده­اند، این امر آمده است؟ با یک صغیر این کارها را نمی کنند، یک ملت، غرور ملی می­خواهد.

شما که می­گویید تا ابد بمب اتم نمی­سازید، بدست هم نمی آورید، تا 15 سال هم که سوخت نمی­سازید. تازه همین نیروگاه اتمی بوشهر، 56 درصدش کار می کند، چرا؟! یک بحثی در تلویزیون بود، آقای مهران مصطفوی گفت که نیروگاه بوشهر با نصف ظرفیت کار می­کند. یک روزنامه­نگار روسی نیز حاضر بود و گفت که این، تقصیر نیروگاه نیست بلکه تقصیر نبود شبکه است. یا نیروگاه عیب دارد که نمی­تواند بیشتر از این، برق تولید کند یا حقیقت این است که رژیم ولایت مطلقه فقیه برای نیروگاهی که این قدر هم با تاخیر ساخته شده، شبکه توزیع برق ایجاد نکردید! شمایی که برای یک نیروگاه بوشهر نتوانستید، شبکه ایجاد بکنید، تا 15 سال هم که سوخت نمی­توانید تولید کنید، آن معادن اروانیوم هم، کفاف هیچ چیزی را نمی­دهد، برای چه باید ملت را اسیر این قیم­ها نگه بدارید، این هزینه­های سنگین را به این ملت تحمیل کنید، این حقارت و خفت را به این ملت تحمیل کنید؟

تازه با اینکه آقای ظریف قبلا گفته بود: «این توافق، نظیر قرارداد ترکمانچای است و تقصیر من نیست بلکه تقصیر آنهایی است که این وضعیت را درست کردند»، توقعش این بود که میلیونها نفر از مردم بیرون بیایند، جشن هم بگیرند. در تاریخ ما، آقای رضاخان همه که قرارداد دارسی را تمدید کرد، مجبور کرد جشن هم گرفتند، قلابی بود، مردم هم نرفتند. این بار هم، بنابر آنچه که به من گزارش شده و آنچه که خبرنگاران خارجی از تهران گزارش کردند، جمهور مردم دانسته­اند که این تفاهم، تسلیم نامه است و تظاهرات ساختگی را نپذیرفتند و در آن هم شرکت نکردند. آنهایی هم که شرکت کرده­اند، شعارهایی که داده­اند بسیار گویاست، اینکه ما حقوق شهروندی می­خواهیم، اینکه ما بمب اتم نمی­خواهیم، اینکه ما استقلال می­خواهیم یعنی اینکه ملتی هستیم که می­فهمیم که چی به چیست. با این حال قاعده این بود که مردم، این روز را روز عزای ملی اعلام می­کردند!

چرا باید سرنوشت ملتی، دائم این طور از طریق این گونه معاهده­ها تعیین بشود. ببینید آن قضیه ترکمانچای را، بعد قرارداد 1919، بعد 1933، بعد قرارداد الجزایر، بعدش هم به قطعنامه 598 می­رسیم و حالا هم این توافق نامه نهایی. وقتی آن گروگانگیری بود، هشدار ندادم که ایران به گروگان امریکا در آمده؟ به شما عرض نکردم که این را تا شکست ادامه خواهند داد؟ چنین نشد؟ درباره جنگ هشدار ندادم و این هشدار در مجلس کذاییِ قلابی خوانده نشد؟ در آن هشدار، نگفتم یک دلیل از دلایل این کودتا، ادامه جنگ است و این جنگ را ادامه می­دهند تا در شکست تمام کنند و چنین نشد؟ در همین مسئله بحران اتمی، مکرر هشدار ندادم که این هم سرنوشت گروگانگیری و جنگ را پیدا خواهد کرد؟ هشدار دادم، منتها وقتی یک ملتی نخواهد عمل کند، گوشهایش را هم می­بندد، بر فرض هم که بشنود، می­گوید: «از ما کاری ساخته نیست»، پس این کشور مال کیست؟

می­پرسید اثراتش بر اقتصاد ایران چیست؟ تا وقتی که این توافق را امضا نکرده بودند، برای اینکه به اصطلاح این مردم را قانع بکنند که باید تسلیم را پذیرفت، استاندار تهران گفت: «180 میلیار دلار پولهای بلوکه شده ایران است!«. حالا که امضا شده می گویند: «29 میلیارد است که 5 میلیارد آن هم به چین مقروضیم، 24 میلیارد می­ماند». یا دروغ گفتید، در این صورت چه دلیلی دارد در بقیه چیزها راست گفته باشید. یا راست گفتید، این 151 میلیارد کجا رفت؟ این 5 میلیارد قرض به چین از کجا پیدا شد؟ از کجا معلوم که در آینده قرضهای دیگری هم کشف نشود و معلوم شود چیزی هم بدهکارید. با این، چه اقتصادی می­خواهید راه بیاندازید؟ چه اعتمادی هست؟ اقتصاد اساسش بر اعتماد است، کسی که سرمایه­گذاری می­کند باید برای مدت بهره­برداری و استهلاک سرمایه، امنیت و اعتماد داشته باشد، اینرا چجوری داشته باشد وقتی یک رقمی قبل از امضای تعهدنامه 180 میلیارد است، بعدش میشود 29 میلیارد، که 5 میلیاردش هم قرض است؟ هنوز معلوم نیست که رقمهای دیگر کشف نشوند و معلوم شود که باید یک چیز هم روی آن 24 میلیارد گذاشت، داد به آن طلبکارها!

فرض هم کنیم که بعد بیایند بگویند همان 180 میلیارد است و این پول رها بشود. آقای روحانی گفت: «دریاچه رضائیه(ارومیه) را پر آب می کنیم، بیابانها را سبزه زار می کنیم، تولید بالا و … »، وعده­های سرخرمن داد. نیروگاه اتمی بوشهر را که این همه طول کشید و این همه زمان داشتید که شبکه بسازید، نساختید و حالا با نصف ظرفیت کار می کند. شما حکومت آقای روحانی در این مدتی که مذاکره می­کنید برای اینکه کارهایی که وعده دادید، چه کار کردید؟ شما مردم در ایرانید، دیده­اید که کاری کرده باشند، زمینه­ای فراهم شده باشد؟ یک به یک موارد را عرض می کنم:

1- تاسیسات صنعت نفت ایران فرسوده است. دوره آقای خاتمی گفتند که اگر این تاسیسات بخواهد نو بشود، 200 میلیارد دلار سرمایه لازم دارد، سالی 20 میلیارد. شما برای آن، چه زمینه­ای ساختید؟

2- حکومت از بانک مرکزی، اسکناس چاپ و خرج کرده، آقای روحانی، میزان نقدینه را دو برابر کرده است، از 470 هزار میلیارد تومان به 850 هزار میلیارد تومان رسانده است. به بانک مرکزی، این همه قرض دارید، می­خواهید پس بدهید یا خیر؟ اگر نمی­خواهید پس بدهید، بار سنگینی بر دوش اقتصاد ایران است، مانع از این است که اقتصاد، تولیدی بشود. اگر بخواهید پس بدهید، پولی برای شما نمی­ماند.

3- تا بخواهید طرحهای نیمه تمام دارید، با آنها، چه کار می خواهید بکنید؟ می خواهید آنها را تمام کنید یا خیر؟

4- اینکه گفتید بیابانها را سبزه­زار می­فرمائید و دریاچه رضائیه را پر از آب می­کنید و … اینها بودجه های عظیم می­خواهد، طرحی برایش دارید؟ معلوم است این، چقدر بودجه می خواهد؟ از کدام محل تامین می­شود؟ آماده کردید اینها را؟ نه. اگر کرده بودید که اعلام می­کردید.

5- ترکیب بودجه را که این قدرت عظیم خرید را ایجاد می کند را تغییر ندادید، بودجه را با همان ترکیب بودجه احمدی­نژاد در مجلس تصویب کردید. اعتبارات نظام بانکی، همان ترکیب را دارد، واردات، ساختارش همان است که بود، تغییر دادید که اگر این سرمایه آمد، بکار بیفتد؟ ندادید.

6- کشوری که بخواهد روی خط رشد بیفتد و اقتصاد تولید محور پیدا کند، محتاج صلح خارجی و داخلی است و این مهمتر از همه است. بیاد شما می­آورم که صندوق بین المللی پول و بانک جهانی، به آقای هاشمی رفسنجانی طرح دادند که آنرا اجرا کنند که یک عامل مهمش، دموکراتیزه کردن رژیم ایران و برخورداری ایرانیها از حقوق شهروندی بود، چون بدون این، ثبات اقتصادی به معنای واقعی کلمه برای تولید پدید نمی­آید. رژیم گفت، آنچه که مربوط به این قسمت می­شود را حذف می کنیم، بقیه را اجرا می­کنیم! اجرای بقیه آن، اقتصاد ایران را به این فلاکت انداخته که الآن مردم ایران با آن روبرو هستند. درست است که حکومت آقای احمدی نژاد، این ویرانی را تشدید کرد و زمینه موثر شدن تحریمها را فراهم آورد، اما در واقع تدارکش را آقای هاشمی رفسنجانی دیده است. البته در همه این موارد هم، شریک اصلی آقای خامنه­ای است.

اینهایی که گفتم نیست، حتی تشدید سرکوب هم هست، تشدید خفقان هم هست. از قم گزارش کرده بودند که همان کسانی که بیرون آمده بودند، مثلا شادی بکنند، مورد ضرب و جرح قرار گرفتند با اینکه خودشان گفتند پلیس در کنار مردم قرار می­گیرد! مردمی منزلت حقوقی ندارند، نه انسان، مزلت حقوقی دارد، نه سرمایه گذاری منزلت حقوقی دارد، نه اطمینان صلح اجتماعی پایدار وجود دارد، چگونه ممکن است شما بیایید اقتصاد را راه بیاندازید؟ در کجا، این کار شدنی بوده که شما بکنید؟ آقایان الگوی چینی را خیلی پسند کرده بودند؛ دیکتاتوری سیاسی و به اصطلاح لیبرالیزم اقتصادی. در چین، این منزلتهایی که گفتم رعایت می شود ولی محدودیتهای بسیاری در قلمرو سیاسی وجود دارد اما دیگر سرمایه و کارفرمایی و تولید و همه اینها ثبات و منزلت دارد، صلح خارجی هم می­خواهد که موضوع سوال شما است.

اخیرا در سایت متعلق به سپاه دیدم که نوشته است: «سعودی­ها به ایران پیغام دادند که "سوریه مال شما، یمن را به ما بدهید"»، یعنی اینکه رژیم ایران در جنگهای سوریه و یمن دخیل است، در عراق هم که هست، به حزب الله لبنان هم که اسلحه و پول می­دهد، به حماس هم که باصطلاح خودش کمک می­کند، پس در جنگهای منطقه حضور دارد، آن موقعیت یک کشور نیرومند بلحاظِ اقتصادی، توانا بلحاظ برخورداری مردم کشور از حقوق شهروندی و دولت به مثابه دولت حقوقمدار را ندارد که بتواند بانی صلح در منطقه بر مبنای حقوق شهروندی هر کدام از کشورهای منطقه بشود که بتواند با کشورهای دیگر منطقه، احتمالا با ترکیه؛ چون اگر ایران چنین دولتی می­داشت، ترکیهِ آقای اردوغان ترجیح می­داد با آن برای ایجاد ثبات و امنیت و صلح در منطقه همکاری کند ولی رژیم ایران، چنین وضع و امکانی ندارد. رژیم در آن جنگها هست، به آنهایی هم که می­گفتند: «دیگر به ایران حمله نمی­شود» چندین نوبت عرض کردم که ایران در جنگ هست.

از طرف دیگر نگاه کنیم؛ شما 5 سال تحریم تسلیحات متعارف و 8 سال تحریم تسلیحات موشکی را امضا کردید، آیا از 5+1 تضمین گرفتید که در این مدت، کسی به ایران حمله نکند؟ اگر گرفتید، چرا اعلام نمی­کنید؟ اگر نگرفتید، چگونه چنین سندی را امضاء کردید؟ هم دولت سعودی تهدید کرده، در مقاله بلندبالایی هم خواندم که دولت سعودی تا دندان مسلح است و گفته­اند که ایران در هر کشور عربی که قدم بگذارد، پایش را می­شکند! آقای نتانیاهو هم گفته است که چون این قرارداد، بد امضا شده است، اسرائیل، خود از حق حیاتش دفاع می­کند، پس تهدید، سرجایش است. کسی که بخواهد خودش را در مدار بد و بدتر گرفتار کند، هم گرفتار بد می­شود، هم بدتر، هم بدترین! شما مردم ایران، با این توافق، گرفتار بد شدید، بدترین هم که این رژیم ولایت مطلقه هست که دارید، بر این اضافه می­شود که در خارج از مرزها در جنگها مشغولید، یعنی بنام شما مشغولند و پول و سرمایه و حتی جوانهای شما به آنجا می­رود، تهدید نظامی هم که می­شوید، تهدید نظامی، هیچ کاری نکند، اقتصاد تولیدمحور را ناممکن می­کند، وضعیت واقعی، اینست.

سوال دیگرتان این است که اثر توافق بر خود رژیم چیست؟ در وضعیت­سنجی که منتشر کردم، توضیح دادم که بین دو قسمت رژیم چه وضعیتی پیش خواهد آمد، الان نیز نکته مهمی را اضافه می­کنم، ما به ازایی که رژیم از این توافق گرفته، این است که آمریکا و اروپا، دیگر درصدد سرنگونی رژیم برنخواهند آمد. کیهان مقاله نوشته که "چنین تضمینی وجود ندارد، چون آقای اوباما سخنانی گفتند که معنایش این است که چنین تعهدی نکردند"، یعنی نگرانی کیهان این است که خوب بود که این تعهد می­­شد ولی نشده! ولی این مابه ازا این فایده را دارد که آن گروههایی که امید بسته بودند که آمریکا یا اسرائیل، ایران را بمباران کند، مثل عراق و افغانستان قشون بکشد و کشور را تحویلشان بدهد، معلوم شد که دست آن گروهها به هیچ جا بند نیست و طرز فکر خائنانه­شان، یکبار دیگر شکست خورد. آنهایی که درون رژیم هستند و سراغ حکومت اوباما رفتند که تا وقتی که تحریمهای سخت وضع نکنید، این رژیم، دستهایش را بالا نمی­گیرد، نتیجه کارشان این شد! پس راه حلی که باقی می­ماند در درون ایران است، آنهایی که در خط استقلال و آزادی عمل کردند، در تمام موارد بحرانهای بزرگ از روز اول تا روز آخر، مرتب، بدون انقطاع و پیگیر، وضعیت­سنجی کردند، شما را از وضعیت آگاه کردند، هشدار دادند.

به شما نیروهای مسلح ایران می­گویم که آیا این وضعیت، افتخارآمیز و غرورآمیز است، شما مسئول این وضعیت نیستید، نمی­خواهید به خود بیایید؟ شما روحانیون، آیا این دین است؟، نمی­گویم در خشونت گستری، ناچیز شده است، د این قرارداد، بد امضا شده است، اسرائیل، خود از حق حیاتش دفاع میه است که ایران در هر کشور عربی که قدم بگذارد، پایش را می بلکه در خشونت گستری از خود بیگانه شده است! متصدی داعش از لحاظ عملی و اسلحه و پول، دولتهای غربی و دولت سعودی و اسرائیل هستند ولی متصدی­اش از نظر فکری، خمینیسم است! آیا تمام اسلام، زور است، جز زور در اسلام نیست؟ ایران بیابان شده، ایران تحت قیمومیت درآمده، ایران از لحاظ اقتصادی ویران گشته، ایرانی که استعدادهایش مثل سیل از کشور می­روند، نتیجه کار شماست، نمی­توانید از این مسئولیت بگریزید، تردید نکنید که بعد از امروز، فردایی هست، تردید نکنید که این رژیم، قابل ادامه نیست، به فردای خودتان، به فردای این ملت هم بیاندیشید. شما مردم ایران هم به حقوق و مسئولیتهای خویش بیاندیشید.

شاد و پیروز باشید

برگرفته از گفتگوی رادیو عصرجدید با آقای بنی صدر در 26 تیرماه 1394

 

 


Share this post

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to Google BookmarksSubmit to Twitter