صوتی

«تناقضهای بزرگ سخنان 19 دی خامنه ای درباره مذاکرات اتمی» از دید بنی صدر

 

824 AHBبرای شنیدن مصاحبه اینجا را کلیک کنید

عصرجدید:آقای خامنه ای در قم سخنرانی کرد، بنابر تجربه هرموقع که عصبانی می شود، معلوم می شود که در مقابل غرب بیشتر زانو زده است. فرازی از سخنان ایشان در قم این است: «باید جبهه دشمن را شناخت، نباید لبخند دشمن را جدی گرفت و فریفته آن شد، دشمنان انقلاب، امروز نیز با تمام قوا ایستاده اند، از دشمنی منصرف نشده اند، اما اگر ناچار شوند، عقب نشینی می کنند». با توجه به افشا شدن مذاکرات پنهانی مشاور آقای خامنه ای در عمان، دوگانگی حرف و عمل وی را چگونه ارزیابی می کنید؟

بنی صدر:در حال حاضر دو گرایش عمومی در رژیم رویارو هستند، یک گرایش می گوید که باید ایستادگی کرد حتی اگر به جنگ بکشد و همه مافیاهای نظامی-مالی که از این رویارویی نان خوردند و ثروت ملی مردم ایران را به غارت بردند، از تحریم و نزاع سود می برند و وقتی مردم نگران سرنوشت کشور خویش نیستند و کارپذیرند، آنها از اینکه مردم برآشوبند، نگرانی ندارد! بنای گرایش دیگر بر سازش با غرب است، بهایش هر اندازه باشد. این سخن خامنه ای که گفت: «آمریکا در گفتگوها دشمنی اش را با ایران، ایرانی، اسلام، مسلمین و .... آشکار کرد»، همراهی زبانی با گرایش جنگ طلب است ولی از لحاظ واقعی، حرفهایش گویای این است که او می بیند که کار از این حرفها گذشته و چاره ای جز تسلیم نیست و این سخنش که «ما برای حل مشکل گفتگو می کنیم»، موافقت با گرایشی است که بقول آقای هاشمی رفسنجانی بین تسلیم و جنگ، طرفدار تسلیم است. با توجه به اینکه آدمی که عقل قدرتمدار دارد، وقتی لب به سخن باز می کند با تخریب شروع می کند، بدیهی است که فراوان دروغ می گوید، 6 مورد از دروغهای موجود در سخنان آقای خامنه ای را برای ایرانی ها تناقض زدایی می کنم تا هم وضعیت کشورشان را آنجور که هست ببینند، هم ببینند که چرا این آدم در کمال ناتوانی و افتادن به ذلت فکر می کند با دروغ، بخشی از رژیم را با خود نگه می دارد. 6 دروغ عبارتند از:

1- خامنه ای می گوید: «غرب دوباره ایرانیان را بد شناخت و می گوید که ما تحریم کردیم و ایرانی ها را پای میز مذاکره آوردیم و گمان کرد که اگر ایران تحریم شود، ایرانی ها دستشان را به علامت تسلیم بالا می گیرند!». اگر تحریمها نبود و هیچ اثری نداشت، شما هم به حال تسلیم درنیامدی، شما که سالهای دراز می گفتی که ما با آمریکا مذاکره ای نداریم پس گفتگوی محرمانه و امضای تسلیم نامه در ژنو بابت چه بود؟ دستیاران مستقیم شما، همچون آقای موحدی کرمانی امام جمعه تهران می گویند: «توافق ژنو، تسلیم بوده است»، چرا این تسلیم نامه را امضا کردی؟ تنها این تناقض نیست، تناقض بزرگتر در این جمله است: «تحریمها اثر نداشتند و مردم ایران تسلیم نمی شوند و دفاع مقدس نمونه آن است». آقای خامنه ای! آیا برای این سوال که «چرا ایران تحریم شد؟»، جوابی دارید؟ جوابی که در این سخنرانی نیز گفته اید، این است: «ملت ایران می خواست به تکنولوژی اتمی دست پیدا کند، غرب هم نمی خواست و تحریم کرد!». 

ملت ایران چه زمانی از تکنولوژی دار شدنش خبردار شده است؟ اول کار مطلع شد؟ سالهای ابتدایی که مخفیانه بود، بعد از اینکه افشا شد، تا امروز هنوز از آن مطلع است؟ نه، پس در واقع تحریم برای این شد که شما دست به کاری پنهان از ملت ایران زدید و همین پنهان از مردم ایران عمل کردن، بی اطلاع نگهداشتن مردم، بی اطلاع نگهداشتن آژانس بین المللی انرژی اتمی و .... به (بقول شما) دشمن فرصت داد تا شما را تحریم کند و مردم ایران در حال پرداختن بهایش هستند! اگر می خواستید حرف بدون تناقض بزنید و راست بگویید، قاعده اش این بود که به مردم ایران می گفتید که این برنامه را محرمانه اجرا کردیم و شما هم اطلاع نداشتید و به این مشکل برخورد، این شما و این برنامه اتمی و تصمیم هم با شماست. اما شما طبق این قاعده نمی توانید عمل کنید برای اینکه خود را ولی مطلقه می دانی، حرف خودت را هم فصل الخطاب می دانی، در نتیجه ناگزیری به مردم ایران دروغ بگویی، در حالیکه نفس اقتصاد ایران بخاطر اجرای سیاست اقتصادی دیکته شده از سوی شما به احمدی نژاد، بند آمده و تحریمها فقط اثرش را تشدید کرده است. پس معلوم شد که اگر بخواهیم تناقض اول را رفع کنیم، بجای این داد و قالها و رجزهای بی مزه خطاب به مردم که شما تسلیم نمی شوید و ... درباره برنامه اتمی حقیقت را به مردم بگویید، همین را که شفاف کنید، تمام بساط تحریم بی معنا می شود، شما که می گویی: «ساختن بمب اتم شرعا جایز نیست»، دردت چیست که این را شفاف و علنی نمی کنی؟

2- در مقام توجیه اینکه تحریمها بی اثر است، دروغ بزرگ دومی ساختید و می گویید: «دلیلش دفاع مقدس است که ملت هشت سال جنگید و تسلیم نشد!». پس جام زهر را چه کسی سرکشید؟ آقای خمینی!، چنانکه سرکار دارید جام زهر اتمی را سر می کشید یعنی در واقع می خواهید به خورد مردم بدهید، خمینی هم همین کار را کرد، هشت سال جنگ کرد و در شکست تمام کرد و در هنگام تمام شدن جنگ که قسمتی از خاک ما در تصرف قوای عراق بود خطاب به مردمی که جوانانشان را از دست داده بودند گفت: «من جام زهر را سر کشیدم، شما هم چون و چرا نکنید!». خامنه ای می گوید: «در جنگ 8 ساله، دنیا دید که آمریکا و اروپا به عراق کمک کرد!». اگر دنیا دید و شنید، بنابر اسناد رسمی حکومت انگلستان، عراق در چهارمین ماه جنگ دریافت که شکست خورده است و آماده بیرون بردن قوایش از کشور ما بوده است. سند دوم، نامه محرمانه الکساندر هیگ (وزیرخارجه وقت آمریکا) به ریگان(رئیس جمهور وقت آمریکا) بعد از سفر به سه کشور مصر، اردن و عربستان سعودی است که در آن می گوید: «مقامات این سه کشور به من گفتند، عراق با چراغ سبز آمریکا به ایران حمله کرد، آیا حکومت شما همان سیاست را ادامه می دهد؟»، پس برانگیزنده عراق به تجاوز به ایران، آمریکا بوده است

سند سوم می گوید که آقای جرج براون(وزیرخارجه اسبق انگلستان) به اتفاق آقایان بختیار و اویسی نزد آقای صدام رفتند و او را به حمله به ایران برانگیختند و گفتند: «اگر حمله کنید، چون قشون ایران متلاشی است نمی تواند دفاع کند».آلن کلارک(وزیر دفاع در حکومت تاچر) نیز در دادگاه ایرانگیت انگلیسی که گفت: «جنگ در سود انگلستان و غرب بود و ما اسباب ایجاد و ادمه اش را فراهم کردیم»، سندهایی که بالاتر توضیح دادم، می گویند که چگونه ایجاد شده، ادامه اش را به چه طریقی انجام دادند؟ آقای صدام که حاضر به صلح بود، اگر شما در خرداد 1360 کودتا نمی کردید، جنگ با پیروزی ایران، تمام می شد، به ایران غرامت هم می دادند، یک نسل ایرانی هم قربانی نمی شد، بقول خود شما هم 1000 میلیارد دلار خسارت به ایران وارد نمی شد، منابع نفت و گاز مشترک در خلیج فارس را هم کشورهای عرب نمی خوردند و نمی بردند، چقدر گستاخی لازم است که اینطور دروغهای آشکار به مردم می گویید؟ اگر بخواهیم تناقض دوم را رفع کنیم، آقای خامنه ای باید خطاب به مردم بگوید که از گروگانگیری تا امروز، کار ما این بوده است که بحران بسازیم، بهای سنگینش را هم به پای شما مردم بنویسیم، ادامه این وضعیت، ایران را به نابودی خواهد کشاند، پس به این نتیجه رسیدیم که بس کنیم.

3- خامنه ای می گوید: «ما قبلا هم گفته بودیم که با دشمن برای دفع شر و حل مشکل مذاکره می کنیم»، چه زمانی گفته بودید؟ در زمان حکومت آقای احمدی نژاد بدین صورت گفته بودید: «خوش بین نیستم، بدبینم، اعتماد ندارم ولی مانع گفتگو نمی شوم»، ولی قبلش  موافق مذاکره نبودید و گفتید: «با آمریکا گفتگو نمی کنیم». حالا که طرفدار مذاکره شدید، مساله این نیست که با گفتگو برای دفع شر موافقید، مساله این است که در همان زمانی که می گفتید: «با امریکا مذاکره نمی کنیم»، مشاور ارشدتان، آقای ولایتی در مسقط مشغول گفتگوی محرمانه بوده است! چرا در آن زمان، راستش را به مردم نگفتید، چه احتیاجی به این بازی ها بود که بعدا افشا بشود و حالا مجبور شوید که اینطور با دروغ توجیه کنید؟ همان زمان می گفتید که ما برای دفع شر در حال مذاکره با آمریکا هستیم! شری که برای دفعش مذاکره کردید، چه بود، این هم از مردم محرمانه است؟ آنچه که بصورت افتضاح بین المللی فاش شد و ترکیه گیت شد، دور زدن تحریمها بود که لوینسون آمریکایی در ایران دستگیر شده بود و بطور قطع و یقین یکی از موضوعات گفتگو بوده است، اتم هم موضوع گفتگو بوده که حاصل گفتگو بر سر اتم، توافق اولیه ژنو شد که وزیر خارجه فرانسه موش دواند و آنرا به بدتر از ترکمنچای تبدیل کرد، آن شری که در میان بود کدام بود؟ مگر می شود که شما خود را ولی امر مسلمین جهان و رهبر مردم ایران بدانی و همه چیز را از این مردم پنهان باشد؟ گفتگوهای پنهانی بکنی تا به امضای تسلیم نامه برسد، بعد بیایید به مردم بگویید که ما از اول گفته بودیم

هنوز هم حاضر نیستید که بگویید راجع به چه، گفتگوی محرمانه می کردید و در خارج باید افشا شود که موضوع گفتگوهای محرمانه شما چه بوده است. اگر واقعا بنا بر این داشتید که بر اساس حقوق ملی مردم ایران عمل کنید، در آنصورت نفع شما در محرمانه نیست، ممکن است سود طرفی که می خواهد مسلط شود و منابع ما را ببرد، در مخفی صحبت کردن باشد، شما چه سودی در مخفی صحبت کردن داشتید؟ اگر اینطور است که شما می گویید: «توانایی داشتید، آن طرف ناتوان بود»، واقعا زیر بار مذاکره محرمانه می رفتید؟ نمی رفتید! از خامنه ای متعجب نیستم، ولی از مردم ایران متعجبم، چون هرجای دنیا بود که ملتها برای خود مسئولیت و حقوق قائلند، آدمی در مقام مسئولیت نمی توانست با این گستاخی خطاب به آن مردم دروغ بگوید و بعد از مدتها بیاید بگوید: «ما برای دفع شر مذاکره می کردیم»، در حالیکه شر و مشکل معلوم نیست، چه بوده که برای حل آن گفتگو کردند، بعد هم آن زمان بگوید: «مانع گفتگو نیستم» و در واقع خودش از طریق مشاور ارشدش مشغول گفتگو بوده باشد.

4- خامنه ای می گوید: «در این گفتگوها، دشمنی آمریکا با ایران و ایرانی و اسلام و مسلمین آشکار شد»، چگونه آشکار شد؟ آنچه که از گفتگوها آشکار است، توافقنامه ژنو است و از دید خامنه ای این توافق یعنی دشمنی با ایران و ایرانی و اسلام و مسلمین! آقای رهبر مسلمین جهان! پس چرا این توافق را امضا کردید؟ آنچه که آشکار بود، لبخند بود و وزیرخارجه شما با اینها روبوسی می کرد و شما می گویید: «نباید به این لبخندها غره شد»، پس چه چیزی جز توافقنامه ژنو، دشمنی را آشکار کرد؟ شمایی که می گویید: «تحریمها اثر نداشتند، ما توانایی داشتیم و داریم، آمریکا ناتوانی اش را اظهار کرد»، چرا این توافقنامه را امضا کردید؟ تناقض چهارم را برای ایرانیان شرح دادم تا توجه کنند که خامنه ای آدمی است که در جواب به نامه آقای روحانی درباره توافق ژنوی که الان می گوید دشمنی آمریکا را روشن کرد، به او تبریک گفت و آن دروغها را به خورد مردم داد. البته بخش آشکار گفتگوها به همین توافقنامه منجر شده است و نمی دانیم که چگونه در بخش محرمانه گفتگوها دشمنی آمریکا آشکار شده است، آنچه که آشکار بوده و می تواند بعنوان دشمنی آمریکا تلقی گردد، توافق ژنو است و شما از راه تسلیم اینرا امضا کردید، اگر توانا بودید، امضایش نمی کردید.

5- خامنه ای می گوید: «این مذاکرات در عین اینکه دشمنی آمریکا را نشان داده، ناتوانی آنها را هم نشان داده است!». به این جمله آقای خامنه ای چه معنایی باید بدهیم، بگوییم که مردم ایران را به سخره گرفته و تحقیر می کند، فکر می کند که ملت، عاری از عقل و شعور است؟ آن ناتوانی که از آمریکا ظاهر شد، کدام بود؟ اگر تسلیم نامه ای که شما امضا کردی، در واقع تسلیم نامه آمریکاست، پس دشمنی ای که ظاهر کرده، کدام بود؟ آن توانایی که شما به خرج دادی، کدام بود؟ اگر این تناقض را بخواهیم رفع کنیم، این می شود که شما در منتهای ناتوانی و ضعف به ژنو رفتید، اول توافقی بوده که فرانسوی ها موش دواندند، توافقنامه تشدید شده و آن شرایط سنگین به شما تحمیل شده، شما هم امضا کردید، عینا همانطور که فتحعلیشاه قرارداد ترکمنچای را امضا کرد، البته او غصه خورد و رنج برد، شما این غیرت را هم نداشتی! چون اگر رنج و درد داشتید با این لحن صحبت نمی کردید، اگر یک ذره عِرق ملی، عِرق دینی، عِرق انسانی، غرور انسانی در شما بود با این لحن با مردم ایران صحبت نمی کردید!

6- خامنه ای می گوید: «آمریکا حق ندارد از حقوق بشر حرف بزند زیرا بزرگترین ناقض حقوق بشر دنیاست!». از همین جمله ایشان، معلوم می شود که می داند که انسان حقوقمند است. حقوق بشر امر ذهنی ساخته ذهن آدمیان نیست بلکه حقوقی هستند که حیات انسانی منوط به عمل به این حقوق است، بدین جهت ذاتی هستند. شما که این را می دانید و می گویید: «آمریکا حق ندارد از حقوق بشر حرف بزند»، چرا در ایران، این حقوق رعایت نشود و مردم ایران از این حقوق برخوردار نباشند که او در سازمان ملل شما را به تجاوز به حقوق انسان محکوم کند؟ معلوم شد که شما می دانید این حقوق هست، چرا رعایت نمی کنید؟ این مساله که آمریکا متجاوز به حقوق بشر است، مجوز می شود که شما به حقوق مردم ایران تجاوز کنید؟ یا برعکس اگر عقلی در سر داشتید که برای استقلال و آزادی و حق و حقوق ارجی قائل بود، بهترین فرصت برای شما بود که علمدار حقوق بشر در دنیا شوید و بگویید: «در کشور ما انسانها از حقوق انسان و حقوق شهروندی برخوردارند»، اما چرا نمی توانید این کار را بکنید؟ تناقض عمل و قول شما از اینجاست که به محض اینکه بپذیرید که انسان ایرانی حقوقمند است یعنی ولایت مطلقه فقیه باطل!، برای اینکه جمع شدنی نیستند و متضاد هم هستند! شما(خامنه ای) ببینید که چه اندازه به حقوق انسان تجاوز می کنید که حتی زبان آمریکای متجاوز به حقوق بشر دراز است و شما را بعنوان متجاوز به حقوق بشر هم مجازات و تحریم می کند

نمونه های تجاوز به حقوق انسان در ایران، یکی دو تا نیست، چرا هموطنان سنی ما باید در معرض اعدام باشند؟ ماجرایی درباره دختری بنام شِلِر از ایل سنجابی در کرمانشاه خواندم که آقای رهبر در آنجا سخنرانی کرده و سوال و جواب شده، بعد این دختر را دستگیر کردند، چهار ماه از او خبر نبوده، بعد به پدر و مادر اطلاع می دهند که بیایید بچه تان را ببرید، پدر و مادر پوست و استخوانی را می بینند که قادر به راه رفتن نیست و او را به شرط اینکه هر وقت خواستیم، بیاورید، تحویل می گیرند. مدتها طول می کشد تا شِلِر جان بگیرد و سرپا بشود، یک روز اطلاع می دهند که تا سه روز آینده، او را به تهران بیاورید و دختر در روز سوم خودکشی می کند. آقای فقیهی(خامنه ای) که حالا می دانید انسان حقوقمند است، با او در زندان چه کردید که مرگ را بر بازگشت به زندان شما ترجیح داده است؟ و شما مردم چگونه تحمل می کنید، دختران و زنان ایران، چند بار باید نماد استقامت در برابر ظلم و ستم خامنه ای بشوند؟ شما (خامنه ای) با همه کار دارید، با درویش کار دارید که چرا درویش است، با روحانی که ممکن است به حرف سرکار گوش ندهد یا در حجره اش ان قلتی کند، کار دارید، با دانشجو کار دارید، شکنجه گاهها و کهریزک شما در دنیا شهره نشدند؟ آنچه که به ما امید می دهد، همین استقامتهاست، ایران زنده است چون انسانها و جوانهایی در این وطن هستند که بر حق ایستادند و نماد ایستادگی بر حق هستند. تناقض گویی خامنه ای درباره حقوق انسان یعنی اینکه نسل امروز ایرانی دریافته است که انسان حقوقمند است و خواهان زندگی در حقوقمندی است.

شاد و پیروز باشید

گفتگو با رادیو عصرجدید در 20 دی 1392

گفتگوهای رادیو اینترنتی عصرجدید با آقای بنی صدر، جمعه ها ساعت 21:40 الی 22:10(بوقت ایران) از آدرس زیر پخش می شوند:

http://www.asrjadid.com/musicvideo.php?vid=8eade25e1

 


Share this post

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to Google BookmarksSubmit to Twitter