صوتی

هدفهای «حیله جدید رژیم برای مهندسی "انتخابات"» از دید بنی صدر

برای شنیدن مصاحبه اینجا را کلیک کنید

 

 

عصر جدید: رژیم به یک تمهید جدید برای انتخابات پرداخته و قرار است که انتخابات شوراهای شهر و روستا را با انتخابات ریاست جمهوری همزمان برگزار کند. به نظر شما هدف رژیم از این تمهید چیست و آیا می تواند به این هدفها برسد یا خیر؟

بنی صدر: اول از انتخابات شروع کنیم و بعد ببینیم چرا در ایران وارونه است چون در کشورهای غربی هم گاهی این انتخابات همزمان می شوند، اما آنجا درست به عکس، چون فکر می کنند در ریاست جمهوری همه شرکت می کنند، انتخابات انجمنهای شهر را در همان زمان انجام می دهند تا عده بیشتری در آن انتخابات شرکت کنند. کار این رژیم وارونه است چون می بیند در انتخابات ریاست جمهوری کسی شرکت نمی کند، فکر می کند برای مسایل محلی ممکن است مردم پای صندوق بروند و رای بدهند و بدین وسیله می توان نمایش داد که تحریمی در کار نبوده است. در دنیا بجای «رای دادن و زمان رای دادن» از «انتخابات و زمان انتخابات» سخن می گویند به لحاظ اینکه جاهایی که رای دادن معنی دارد، همه می دانند که انتخاب کردن «حق» و رای دادن «وسیله» است پس می گویند «انتخابات»، چون فرض بر این است که مردم در گرفتن تصمیم مستقل اند و در گزینش نوع تصمیم آزادند پس اسمش «حق انتخاب» هست. 

«انتخاب» دو پایه اساسی دارد؛ یکی استقلال در گرفتن تصمیم و دیگری آزادی در گزینش نوع تصمیم. در انتخابات ایران هیچکدام از این دو پایه رعایت نمی شود؛ اولا کسی استقلال ندارد؛ کسانی که نامزد می شوند اسم و رسم خود را به شورای نگهبانی بدهند که تابع آقای خامنه ای است و آن شورا به آنهایی که با نظام سازگارند (تازه آقای احمد خاتمی هم بعضی از اصلاحطلبان را مردود می داند) اجازه نامزد شدن می دهد پس این افراد در عرضه خود بعنوان نامزد استقلال ندارند، عرضه خود بعنوان نامزد خاص کسانی است که دست نشانده رژیم اند. مردم هم این استقلال را ندارند زیرا تصمیم گیرنده نیستند، به هر کسی که رای دهند، دست نشانده رژیم، کارگذار آقای خامنه ای و بقول آقای خاتمی تدارکاتچی است! ثانیا آنهایی که نامزد می شوند و آنهایی که رای می دهند، آزادی ندارند. بسیار هستند کسانی که خود را لایق ریاست جمهوری می دانند اما آزادی اینکه خود را کاندید کنند ندارند، در حالی که مستقل و توانا نیز هستند ولی چون آزادی کاندید شدن را ندارد، آن استقلال بی محل می شود، این است که می بینید دو اصل استقلال و آزادی را نمی شود از هم جدا کرد، هر کدام نباشد، دیگری هم نیست. مردم هم آزادی ندارند چون باید به یکی از کسانی که شورای نگهبان تائید صلاحیت کرده است رای بدهند. از سوی دیگر، مردم ایران استقلال و آزادی ندارند بلحاظ اینکه کسی که رای آورده، در رژیم کاره ای نیست چون اختیارات لازم را ندارد و این نظام در خدمت او نیست! مثلا فرض کنید که در فرانسه کسی به ریاست جمهوری انتخاب می شود، دستگاه اداری در اختیار اوست و او می تواند سیاستش را توسط این دستگاه اداری اجرا کند، قوای نظامی و انتظامی تحت امر او قرار می گیرند در حالیکه کسی که در ایران به ریاست جمهوری انتخاب می شود، هیچ کدام از اینها در اختیارش نیست، همکارانش را هم نمی تواند انتخاب کند، چنانکه آقای احمدی نژاد ده روز قهر کرد چون اجازه نیافت وزیرش را تعویض کند. 

بعضی از ارگانهای تبلیغاتی رژیم نوشته اند که ایران در معرض سقوط است. یکی از آنها در سایت بازتاب متعلق به آقای محسن رضایی با استناد به سخنان آقای خامنه ای وضعیت را بسیار بد عنوان کرد و سپس هشت عامل را شمرده و نتیجه گرفته است که ایران نیازمند یک ناجی است و فقط آقایان هاشمی رفسنجانی و خاتمی می توانند ناجی شوند! آیا آقایان هاشمی و خاتمی می توانند ایران را نجات بدهند؟ ابتدا باید عرض کنم که چه کسی این وضعیت را ایجاد کرده و کشور را به پرتگاه سقوط برده، غرب یا رژیم؟ بدون شک رژیم! این دو نفر هم در درون همین رژیم بوده اند که وضعیت اینطور شده است. حتی اگر هم درون رژیم نبودند و قرار می شد بیایند و رژیم را نجات بدهند، باید گفت که خرابی یک رژیم را شخص نمی تواند رفع کند بلکه تغییر رژیم می تواند رفع کند. این رژیم از اساس ضد انتخاب است برای اینکه اصل بر ولایت مطلقه فقیه است! گاهی که در تنگنا می مانند، می گویند که رهبر هم انتخابی است و مجلس خبرگان او را انتخاب می کند اما فورا به شما مردم حالی می کنند که با شما تعارف کرده اند زیرا حتی همان مجلس خبرگان هم رهبر را انتخاب نمی کنند بلکه رهبری که خداوند انتخاب کرده را خبرگان کشف می کنند، شما مردم هم باید از او اطاعت کنید. او بر جان و مال و ناموس شما بسط ید دارد و بنیاد رژیم بر دروغ «حاکمیت مطلق یک شخص بر یک ملت» استوار است، با همچنین اصلی «انتخاب» سازگاری ندارد، نتیجه این است که انتخابات در این رژیم یک دروغ بزرگ است و اینرا هر ایرانی اگر پیش خود فکر بکند، متوجه خواهد شد. 

اینکه آقایان خامنه ای و احمدی نژاد به مردم می گویند که اگر شما در انتخابات شرکت کنید دشمنان چنین و چنان می شود، دروغ است چون دنیا می داند که در ایران انتخابات وجود ندارد. شما مردم می توانید به آن معنا بدهید، می پرسید چگونه؟ آیا بروید شرکت کنید!؟ خیر، برای اینکه اگر شرکت کنید رای داده اید به اینکه ما ملتی هستیم که قبول داریم صاحب اختیار کشور خود نیستیم و آقای خامنه ای بر هست و نیست ما مسلط است! واقعیت امر این است، بقیه صورت سازی است.حال چه باید کرد؟ بایستی به خود و دنیا بگویید که صاحب اختیار، صاحب انتخاب و صاحب حاکمیت هستید.می پرسید چگونه می توانید این را به دنیا بگویید؟ ببینید ملتهای دیگر چگونه گفتند، شما هم همینطور بگویید. مصریان قبل از اینکه به خیابانها بیایند و به آقای مبارک بگویند: «ارحل»، انتخابات را تحریم کردند تا جایی که مطبوعات دنیا گفتند که بیش از 10 درصد در انتخابات شرکت نکردند و دنیا فهمید که حکومت آقای مبارک در جامعه پایگاهی ندارد و ملت مصر می داند که حاکمیت مال خود اوست پس رژیم مبارک دیر یا زود باید غزل خداحافظی را بخواند. در نتیجه وقتی که مردم مصر بیرون آمدند و مبارک هم قوایش را به میدان فرستاد افکار عمومی از پیش برای حمایت از جنبش مردم آماده بود برای اینکه می دانست که ملت مصر قبلا گفته است که این رژیم را نمی خواهد، از اینرو دنیا به حمایت مردم مصر آمد و مبارک با اینکه حدود800 نفر را کشت، ناچار شد که بگذارد و برود. بجز مصر در بسیاری از نقاط دنیا مثلا در اروپای شرقی قبل از جنبش همگانی که به تغییر رژیم های کمونیستی انجامید، نیز اینگونه شد، این یک قاعده است، یعنی شما ابتدا باید به مردم دنیا حالی کنید که صاحب کشورید و می دانید که حاکمیت دارید تا بعد که به حرکت در می آیید دنیا با شما به حرکت دربیاید و بگوید: «ایرانی بایست که ما پشت تو هستیم.» دیگر محتاج دولتهای خارجی و وابسته های مفلوک نیستید، خود هستید و ملت توانا و مردم دنیا، که در جنبش شما تحولی نه تنها در کشور شما، نه تنها در منطقه شما بلکه در جهان می بینند زیرا در آسیا و باقی قاره ها زنگ تغییر به صدا در آمده است و جهان در حال ورود به عرصه جدیدی است.

پس اگر شما یک جنبش تحریم همگانی را انجام دهید دستاورد کار شما عظیم خواهد بود. اولا برخوردها در رژیم را تشدید می کند، نیروهای مسلح اعم از نظامی، انتظامی، پاسدار و بسیجی درمی یابند که با ملت بزرگ ایران مصمم به اعمال حق حاکمیت خویش روبرو هستند و از اطاعت از یک مستبد خونریز باز می مانند و جانب شما ملت را می گیرند. ثانیا بحران اتمی و مجازاتها بی معنا می شود، افکار عمومی به دولتها فشار می آورند که دست از این کارها بردارید. شاید خبر نداشته باشید اما به تازگی کنگره آمریکا طرح جدیدی تصویب کرده است که بنا بر آن هرگاه اسرائیل به ایران حمله نظامی بکند، حکومت آمریکا باید از این حمله بطور نظامی، اقتصادی، سیاسی و مالی حمایت کند. باز ممکن است که به شما نگفته باشند اما وقتیآقای اوباما معنی اینکه «گزینه نظامی روی میز است» را تشریح کرد، گفت که آمریکا می تواند از سلاح اتمی تاکتیکی معروف به اورانیوم ضعیف استفاده کند. وزیر دفاع قبلی آمریکا در توضیح استراتژی جدید نظامی آمریکا در سال گذشته همین معنا را گفته بود پس شما مردم در موقعیت بسیار بدی می باید تصمیم بسیار خوبی بگیرید.

حالا چند جمله ای هم در مورد ارتباط انتخابات ریاست جمهوری با انتخابات شوراها؛ در ایران این رژیم در جامعه ایرانی آنقدر منزوی است که می داند برای انتخابات ریاست جمهوری کسی پای صندوقهای رای نمی رود پس انتخابات انجمن های شهر و روستا را با آن همزمان می کند تا از رفتن مردم برای نیازهای محلی به پای صندوقها بتواند نمایش بدهد کهمردم به پای صندوقها رفته اند و بقول آقای خامنه ای به نظام رای داده اند! شما مردم مگر این انجمن ها را نیازموده اید؟ وقتی از رییس جمهور و مجلس کاری ساخته نیست و هنگامی کهدر مجلس عملی انجام می گیرد، رهبر می گوید: «آقای رییس جمهوری تو غلط کردی! آقای رییس مجلس تو بیخود گفتی! مجلس تو کار مزخرف کردی!» اونها هم می گویند: «سمعا و طاعتا! بعد از این تکرار نمی کنیم!»، از انجمن های شهر چه کاری ساخته است؟ کمی به خود بیایید. مگر می شود یک ملتی را اینطور دست بیاندازند؟ همراه کردن این دو انتخابات یعنی حاضر نیستند حتی در محدوده همین رژیمیک انتخابات با حداقل معنی برگزار کنند، فقط نمایش می خواهند!فقط می خواهند شما پای صندوق بروید و بتوانند شما را نمایش بدهند کهایرانی ها پای صندوق رای آمده اند، چیز دیگری هم از شما نمی خواهند چون صندوق و .... دست خودشان است. آیا نشنیدید که گفتند سپاه مهندسی می کند؟مهندسی یعنی شما پای صندوق بروید یا نروید، هر چه در صندوق بیاندازید، او می گوید فلان قدر رای داده اند، همچنین می گوید که به چه کسی رای داده اند! کسی که می خواهند را از صندوق بیرون می آورند! آیا در این کشورهای غربی که انتخابات معنی دارد اصلا کلمه «مهندسی انتخابات» شنیده اید؟ 

پس حالا نوبت شماستکه دو انتخاباتی که رژیم همزمان کرده است را تحریم کنید، بایستید و بگویید که آقای خامنه ای برو، برو پیش از آنکه چیزی از ایران باقی نماند. وضعیت ایران بسیار سخت است، اقتصاد از بین رفته، ایران در محاصره نظامی است، ایران در سطح جهان تحت مجازاتهای سخت است، ایران در سطح جهان به همه باجگذار است، حتی به این شیخ های مفلوک خلیج فارس! شما در همچنین وضعیتی هستید. اگر می خواهید بگویید که صاحب این کشور هستید، وارد عمل شوید. اگر می خواهید تماشا کنید که خدای ناکرده زمانی به خود بیایید که چیزی از کشورتان باقی نمانده باشد،(اگر تاریخی بماند) از نسل امروز به زشتی یاد خواهد کرد. تردید ندارم که نسل امروز تصمیم بایسته را می گیرد و تاریخ از نسل امروز با افتخار وبه مثابه نسلی یاد می کند که استوار ایستاد، حیات ملی را نجات داد و به ادامه حیات ملی ایران فرمان داد.

شاد و پیروز باشید.

گفتگو با رادیو عصرجدید در 9 فروردین 1392

گفتگوهای رادیو اینترنتی عصرجدید با آقای بنی صدر، جمعه ها ساعت 21:40 الی 22:10(بوقت ایران) از آدرس زیر پخش می شوند:

http://www.asrjadid.com/musicvideo.php?vid=8eade25e1

 


Share this post

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to Google BookmarksSubmit to Twitter